ازدواج یک روزه با غریبه‌ای در آمستردام

طرح کاهش تعداد گردشگران در هلند

 Joanna Whitehead

به چشمان مردی خیره شده‌ام که کمتر از ۱۵ دقیقه پیش با او آشنا شدم. لباس عروسی‌ام، با سربند گل‌دار، پیراهن ساتن بلند و چهره‌پوش توری، بیشتر شبیه بت دیویس در فیلم «چه به سر بیبی جین آمد؟» است تا ویرا ونگ، ولی وقتی حلقه‌ها را ردوبدل می‌کنیم، سوگندها را می‌خوریم  و «بله» را می‌گوییم، فکر دوست دخترم بدل به خاطره‌ای دوردست شده  است.

اگر راستش را بخواهید، دوست دخترم زیاد نباید نگران باشد. به صورت بخشی از یک ابتکار مردمی برای مبارزه با ازدحام گردشگران در پایتخت هلند، موافقت کرده‌ام که «با یک آمستردامی ازدواج کنم»، ولی فقط برای یک روز. این تجربه عجیب شامل پوشیدن لباس عروسی دست دوم و عقد کردن با یک غریبه است، و همه این‌ها برای همراه کردن گردشگران با اهالی محل که بتوانند زندگی‌شان را با هم قسمت کنند و ارتباطی معنادار برقرار کنند. حالا که مسافران هر چه بیشتری دل‌شان می‌خواهد «مثل محلی‌ها زندگی کنند» - حالا این مفهوم هر اندازه مبهم یا غیرممکن باشد – تصمیم گرفتم امتحانش کنم.

آمستردام هم مثل ونیز و دوبروونیک قربانی موفقیت خودش شده است. این شهر که یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، سالانه ۱۷ میلیون گردشگر جذب می‌کند. شکایت از رفتارهای ضداجتماعی ناشی از مصرف الکل، دوچرخه‌سواران تازه‌کار که ترافیک را بند می‌آورند، و موزه‌ها و کافه‌های پر از جمعیت، باعث شد سازمان گردشگری هلند چند ماه پیش تصمیم بگیرد که تبلیغ گردشگری را متوقف کند. برای کشوری که بخش چشم‌گیری از درآمدش – یعنی ۴/۴ درصد تولید ناخالص داخلی آن - از گردشگری به دست می‌آید، اقدامی جسورانه بود.

 

*جو و همسرش در جشن ازدوجشان / Credit: Joanna Whitehead

 

وقتی یکی از دوستانم پیشنهاد کرد که چله تابستان به آمستردام سفر کنیم، اخم‌هایم توی هم رفت. به‌رغم تاریخ پربار و کانال‌های زیبای آمستردام، علاقه‌ای به باز کردن راهم از میان جمع‌های پرسروصدای مردهای مجرد در پیاده‌رو نداشتم. یک روز عصر موقع مشروب نوشیدن در نزدیکی محله کارگران جنسی آمستردام، ترس‌هایم تایید شد  و وقتی یک جمع بزرگ مردهای مست بریتانیایی که آهنگ اویسیس می‌خواندند، مزاحم گروهی از گردشگران آمریکایی شدند، ناچار شدم از جانب هم‌میهنانم از آن‌ها عذرخواهی کنم. خطوط ویژه دوچرخه پر بود، هر چند دیدار از آمستردام جز در زمان «هفته غرور» همجنس‌گرایان – که در آغاز تعطیلات مدارس برگزار می‌شود – قاعدتا باید رفت‌وآمد را کمتر می‌کرد. اما وقتی از مرکز شلوغ شهر دور شدم و به محله‌های آرام‌تر دپیپ و وچوردان رسیدم، هلند رویایی را که امیدوارش بودم تجربه کردم، با رستوران‌ها و بارهای عالی و زندگی با شتابی خیلی کمتر.

ابتکار «ناگردشگر آمستردام» که مشوق من در ازدواج موقت عجیبم شد، برای آن راه افتاده که بازدیدکنندگان را در شهر به جای مصرف‌کننده بودن، به «متحول کننده» بودن تبدیل کند تا «نیرویی برای هدفی خوب» شوند. گردشگران می‌توانند در فعالیت‌های مختلفی شرکت کنند. از جمله صید زباله پلاستیکی از آبراهه‌ها، یاری رساندن به یکی از ساکنان سالمند یا معلول، یا گشتن در کانال در کنار یک پناهنده، در قایقی که پناهجویان با آن از مدیترانه گذشته‌اند، و شنیدن در باره نقشی که مهاجرت در تاریخ آمستردام داشته است، برخورد واقعا تاثیرگذاری است.

ولی آیا جفت شدن با یک نفر از اهل محل به مدت یک روز می‌تواند تاثیرات گردشگرانی که لاله‌ها را له می‌کنند و گروه‌های مردان عزبی را که در مرکز قرون وسطایی شهر مهمانی می‌گیرند خنثی کند؟

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از سال ۱۹۹۸ که هلند اولین کشور دنیا شد که ازدواج دو همجنس را قانونی کرد، کمی مایوس شدم از این که درخواستم برای یک شریک مونث رد شد. در عوض، مرا با پیتر جفت کردند، یک مدیر سابق دولتی، کارشناس علوم اجتماعی، و کارشناس تبلیغات. برای گرامیداشت یاد روتگر هاور، یکی از اهالی آمستردام که اخیرا درگذشته، همسر آینده‌ام قصد داشت صحنه معروفی از فیلم هلندی «ترکیش دیلایت» ساخته سال ۱۹۷۳ را بازآفرینی کند که در آن، بازیگر فیلم دختری را ترک دوچرخه‌اش سوار می‌کند و به «شیوه هلندی» دوچرخه می‌راند. لینک ویدیویی از این فیلم در یوتیوب، راه را از میان ترافیک سنگین نشانش داد. روی دوچرخه‌اش با فاصله خیلی کمی از کنار ماشین‌ها می‌راند، در حالی که عروس تازه‌اش با ترس و لرز پشت سرش نشسته بود. از زمان ورودم به آمستردام خیلی دوچرخه دیده‌ام، ولی هیچ کس را ندیدم که کلاه ایمنی بر سر داشته باشد. برای همین، اولین سفر عروسی‌ام با ترس زیادی همراه بود.

بعد از آن که زیر یک تاق گل‌دار به هم بله گفتیم، پیتر از من تشکر کرد که «در مورد آمستردام کنجکاو بوده‌ام»، «وسط خط ویژه دوچرخه نایستاده‌ام تا عکس‌های بی‌پایان از ساختمان‌ها بگیرم» یا «تمام وقتم را در محله کارگران جنسی یا بیرون کافی شاپ‌ها نگذرانده‌ام تا نشئه بشوم». بعد از این جملات، عاقد ما را زن و شوهر اعلام کرد، اما مهم‌تر از آن، «ناگردشگر به مدت یک روز!»

داماد تازه‌ام مرا به سمت دوچرخه‌اش برد. سعی کردم چین‌های پیراهن عروسی‌ام را جمع کنم تا لای چرخ نرود و مرا با کله وسط ترافیک نفرستد. در تلاش برای نادیده گرفتن باران سیل‌آسا، یک‌وری روی ترک‌بند دوچرخه نشستم و راه افتادیم. وقتی پیتر توی خیابان ویراژ می‌داد من از ترس جانم جیغ می‌کشیدم. شروع خوش‌یمنی برای زندگی مشترک نبود.

*جو و همسرش / Photo credit: Joanna Whitehead

بعد از این که لباس هایمان را عوض کردیم و لباس معمولی پوشیدیم، پیتر به من یک بادگیر سفید  داد و بعد سوار دوچرخه شد. از توی خیابان‌های شهر، مرا به یک نقطه «مرموز» برای شنا برد که از آن‌جا فیل‌ها، گورخرها و زرافه‌های ساکن باغ وحش شهر دیده می‌شدند. متاسفانه لباس شنا با خودم نبرده بودم، اما پیتر مشتاق بود که صبح زود روز بعد با او تنی به آب بزنم. به جایش، یک بطری شامپانی آورد که با گفتگویی دلپذیر تمامش کردیم، گفتگو در باره موضوع‌هایی از مسکن دولتی گرفته تا روابط خصوصی. البته شامپانی «موئت» به پیش‌برد گفتگوهایمان کمک کرد، اما خوش‌قلبی و ذوق طنز پیتر بود که باعث شد او تنها مردی باشد که بخواهم زمانی با او ازدواج کنم.

چون علاقه داشتم مسافری مسئول باقی بمانم، ایستگاه بعدی‌ام هتل جاکارتای آمستردام بود، هتلی که ادعا می‌کند سبزترین هتل هلند است. این در کشوری که تعداد دوچرخه‌ها از آدم‌ها بیشتر است هیچ افتخار کمی نیست. هتل از  گیاه خیزران و سیمان ساخته شده و همان اندازه انرژی که مصرف می‌کند، تولید هم می‌کند. پنل‌های خورشیدی روی پشت بام و نمای بنا، پنجره‌های بلندی که نیاز به نور مصنوعی را کاهش می‌دهند، و لباس‌های کارکنان هتل که از پارچه‌های اضافی دوخته شده‌اند.

در مرکز هتل یک باغی نیمه ‌گرمسیری هست که تمام مرکز بنا را تا سقف با گیاهانی از اندونزی در برگرفته است. این باغ با همکاری باغ گیاه‌شناسی شهر یا «هورتوس بوتانیکوس آمستردام» ساخته شده است. این هتل در جزیره جاوه واقع است، که تا سال ۱۹۷۰ نقطه رفت و برگشت به اندونزی بود، و هدف از ساختش، بزرگداشت رابطه بین دو کشور است. مهمانان می‌توانند دوچرخه کرایه کنند، در استخر هتل آب‌تنی کنند یا لخت شوند و به سونا بروند.

سفر باید تجربه‌های ما را گسترده‌تر کند و کمک‌مان کند از زندگی محلی آگاه شویم. برای همین است که «ناگردشگر آمستردام» بهترین نسخه برای مسافرانی است که از جاذبه‌های توریستی معروف خسته شده‌اند. تردید هست که این طرح برای همه دیدارکنندگان از آمستردام جذاب باشد. کسانی که برای اولین بار به این شهر می‌آیند احتمالا نمی‌خواهند با «ازدواج» از قایق‌سواری سنتی یا تماشای موزه ون‌گوگ محروم شوند، ولی ایجاد ارتباط مثبت با اهالی محل، حتما چیز خوبی است. در ضمن گامی هم هست در تشویق گردشگران به این که در باره تاثیر حضورشان فکر کنند. شهرهای دیگری هم که با تراکم گردشگر مواجه‌ هستند می‌توانند از این تجربه بهره بگیرند. تجربه عجیب خیره شدن به چشمان یک غریبه پنج دقیقه بعد از آشنا شدن با او، برای من فراموش نشدنی بود. هر چه باشد، مگر این چیزی نیست که همه ما در تعطیلات‌مان دنبالش می‌گردیم؟

الزامات سفر

رسیدن به مقصد

بلیط یکسره قطارهای یورواستار به آمستردام از ۴۲ پوند

اتاق دونفره در هتل جاکارتا همراه با صبحانه ۱۶۵ پوند

دیدار از شهر

شرکت «آنتوریست آمستردام» تورها و رویدادهایی به بخش‌های غیرتوریستی شهر دارد از جمله ازدواج یک روزه با یکی از اهالی محل

این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

https://www.independent.co.uk

© The Independent

بیشتر از سفر