تجارت فاسد و مخرب کمک‌های بلاعوض و دولتی خارجی

کمک‌های دولتی خارجی در خاورمیانه اغلب مقوم گروه‌های تروریستی و مافیایی و دولت‌های فاسد و اقتدارگراست

کمک‌های بین‌المللی غیر از کانالیزه شدن به سوی گروه‌های تروریستی در جهت مغناطیس فساد حرکت می‌کنند - WAKIL KOHSAR / AFP

پس از ارسال کمک‌های سازمان‌های بین‌المللی و دولتی به افغانستان پس از تسخیر این کشور به دست طالبان، «امارت اسلامی» اعلام کرده است که در توزیع این کمک‌ها، نیروهای انتحاری و بعد اعضای طالبان و خانواده‌هایشان اولویت دارند. این اعلام ناشی از بی‌تجربگی آن‌ها در حکومتداری و پنهانکاری است چون دیگر کشورها (مثل ایران تحت حکومت شیعی) همین کار را می‌کنند، اما نمی‌گویند. مورد افغانستان یکی از موارد روشن جایزه بودن کمک‌های خارجی دولتی و بین‌المللی برای گروه‌های تروریستی و دولت‌های فاسد و دیکتاتوری است.

توزیع‌کننده اول سهمش را بر می‌دارد

کمک‌های خارجی دولتی و بین‌المللی (نهادهایی که دولت‌ها عضو آن هستند) اگر در شکل کالا به کشوری در خاورمیانه فرستاده شوند، یا در اختیار گروه‌های مافیایی و تروریستی قرار می‌گیرند یا در اختیار دولت‌های فاسد و اقتدارگرا که در هر دو صورت به دست نیازمندان نمی‌رسد. دولت‌های صدام حسین و جمهوری اسلامی کمک‌های خود را مستقیما در اختیار گروه‌های تروریستی قرار می‌دادند. تنها استثنا در این زمینه دولت اسرائیل است که دارای دموکراسی است و کمک آمریکا به آن به طور شفاف و در حیطه‌هایی خاص هزینه می‌شود.

ملل فقیر دنیا و از جمله غرب آسیا و شمال آفریقا اغلب در کشورهای غیر دموکراتیک زندگی می‌کنند. این کمک‌ها اگر به صورت پول نقد و اعتبار باشند در حساب رهبران فاسد و اقتدارگرا مثل یاسر عرفات ذخیره خواهند شد. در هر دو شکل به دلیل عدم دسترسی مستقیم به نیازمندان، توزیع از مجرای گروه‌های قدرتمند انجام می‌شود که دغدغه‌هایی غیر از منافع خود ندارند.

کمک‌های غذایی که سازمان ملل در محدوده حوثی‌ها انجام می‌دهد در واقع تدارکات جنگجویان حوثی است برای این‌که بتوانند به پیشروی‌‌‌های خود ادامه دهند. این کمک‌ها مکمل کمک‌های نظامی جمهوری اسلامی به آن‌هاست. اگر به عکس‌های جنگجویان حوثی نگاه کنید همه آن‌ها تغذیه خوب دارند و سرحال‌اند، در حالی که مردم عادی و به خصوص کودکان با سوء‌تغذیه مواجه‌اند.

کمک‌های دول خارجی (مثل قطر) داعش و طالبان را در منطقه سرپا نگاه داشت و در آینده نیز تروریسم متکی بر این کمک‌ها خواهد بود. درآمدهای نفتی منشا اغلب این کمک‌هاست و مردم کشورهای کمک‌کننده نظارتی بر آن‌ها ندارند.

فساد ناگزیر است

کمک‌های بین‌المللی غیر از کانالیزه شدن به سوی گروه‌های تروریستی در جهت مغناطیس فساد حرکت می‌کنند. در موارد بی‌شمار بعد از زلزله و دیگر بلایای طبیعی کالاهای بخشیده‌شده سر از بازار سیاه در آورده‌اند (مثل پتو و چادر برای زلزله‌زدگان بم در ایران). کمک‌هایی که سازمان‌های بین‌المللی، اتحادیه اروپا و ایالات متحده به گروه‌های فلسطینی می‌کنند، به طور عمده به جیب گروه‌های مسلح و رهبران آن‌ها ریخته می‌شود. کمک‌های نقدی و غیر نقدی در اختیار فتح و حماس قرار می‌گیرد و نه نیازمندانی که محتاج این کمک‌ها هستند.

حتی اگر کمک‌های دولتی خارجی به دولت‌ها اختصاص نیابد، این کمک‌ها از طریق دولت‌ها توزیع می‌شود و اغلب فقیرترین کشورها دارای دولت‌های فاسد و دیکتاتوری و نظارت‌ناپذیر یا شرایط نسبتا بی‌دولتی (مثل سومالی) هستند که کمک‌ها از طریق گروه‌های شبه‌نظامی یا مافیایی توزیع می‌شود. برای نمونه امکان توزیع کمک در غزه بدون هماهنگی با حماس و دادن سهم حماس غیر ممکن است. بدین طریق کمک خارجی به ناچار با کمک به گروه‌های تروریستی و فساد رهبران آن‌ها در شرایط عدم شفافیت گره می‌خورد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آیا فقرزدایی و توسعه صورت گرفته است؟

توجیه اصلی کمک‌های دول خارجی توسعه و کاهش فقر است. هیچ تحقیقی نشان نمی‌دهد که توسعه در هفتاد سال اخیر (به جز کمک به ژاپن و آلمان پس از جنگ جهانی دوم) با کمک بلاعوض خارجی انجام گرفته باشد. عوامل توسعه در چین، برزیل، ترکیه و لهستان به عنوان دول موفق در این امر در سی سال اخیر کمک بلاعوض دول خارجی نبوده است. همچنین کاهش درازمدت فقر در جوامع هیچ رابطه علی با کمک بلاعوض خارجی نداشته است. در مواردی این دو با هم همراه شده‌اند اما رابطه علی میان آن‌ها وجود ندارد. کاهش فقر نتیجه کارآفرینی نیروهای محلی، استفاده از فناوری، حضور بانک‌های کوچک محلی، مقررات‌زدایی، توسعه زیر‌ساخت‌ها، کاهش بیکاری، سرمایه‌گذاری خارجی، مشارکت زنان و تجارت آزاد بوده است و نه کمک مالی یا جنسی بلاعوض دول خارجی. بهبود شرایط بهداشتی انسان‌ها در سطح دنیا نیز مدیون پیشرفت در فناوری تولید واکسن و دارو است و نه کمک‌های بلاعوض خارجی.

طرفداران این کمک‌ها اغلب میان کمک نهادهای خصوصی و دولتی خلط کرده‌اند و اعتبار ناشی از یکی را به دیگری می‌دهند. هر فرد یا گروهی حق دارد پولش را به هر طریقی که می‌خواهد خرج کند. افراد و بنیادها اغلب دقت بیشتری در خرج کردن دارند و سرمایه‌گذاری‌شان نیز در حیطه‌هایی است که فساد در آن‌ها کمتر است مثل تزریق واکسن یا کمک‌های بهداشتی و درمانی. افراد و بنیادها معمولا خود توزیع‌کننده کمک‌های‌شان از طریق نهادهای غیر انتفاعی قابل اعتمادند. مشکل خاورمیانه آن است که به دلیل تنفر از غرب معمولا در کشورها به روی این گونه کمک‌ها باز نیستند و نهادهای غیر انتفاعی نیز در آن‌ها بسیار ضعیف‌اند.

دفاع از کمک‌های دولتی بسیار دشوار است. در سال ۲۰۲۱ تا نیمه اکتبر بیش از هفت میلیون واکسن مجانی از سوی دولت‌های ژاپن و کشورهای اروپایی به ایران اهدا شد، در حالی که ایران جزو ثروتمندترین کشورهای دنیاست و منابع خود را صرف تروریسم، برنامه‌های موشکی و هسته‌ای و جهان‌گشایی می‌کند. واکسن‌های اروپایی و غربی اهدا شده به ایران عمدتا به نیروهای نظامی و خودی‌ها تزریق می‌شود و واکسن‌های چینی به عموم مردم. اگر هدف از ارسال این واکسن‌ها سر عقل آوردن رژیم در برنامه‌های سلاح‌های کشتار جمعی یا گسترش‌طلبی باشد، چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

چرا صرف هزینه در عین کم‌حاصلی؟

اگر این موضوع تا این حد روشن است و هفت دهه تاریخ این کمک‌ها در دنیا بر آن گواهی می‌دهد، چرا دولت‌های غربی که بیشترین کمک‌ها را می‌کنند به این کار ادامه می‌دهند؟ از دولت پاکستان یا ایران یا قطر که حامی طالبان بوده‌اند انتظاری بیش از این نمی‌رود که کمک‌های خود را به دست طالبان بسپارند اما موسسات خیریه و دولت‌های غربی چرا به ارسال کمک به گروه‌های تروریستی فلسطینی یا دولت جمهوری اسلامی یا دولت‌های ورشکسته ادامه می‌دهند؟

این امر چهار دلیل دارد:

۱. سهمی که توزیع‌کنندگان از منافع کمک‌ها یا خود آن‌ها تحت عنوان دلالی می‌برند. سازمان ملل بر این کمک‌ها اصرار دارد چون کارکنان آن بدون این کمک‌ها باید به سراغ مشاغل دیگری بروند و از حقوق‌های شش رقمی به دلار محروم می‌شوند. بسیاری از شرکت‌های آمریکایی واسطه توزیع کمک‌های بین‌المللی آن هستند و از منافع این خریدها بهره‌برداری می‌کنند. یک تحقیق نشان می‌دهد که یک ششم کمک‌های بین‌المللی از حساب‌های بانکی نخبگان سیاسی در  بهشت‌های مالیاتی مثل سوئیس و لوکزامبورگ سر در می‌آورند. سیاستمداران و دلالان سهمی از کمک‌ها را از دریافت‌کننده درخواست می‌کنند و بدون تضمین، کمک‌ها داده نمی‌شوند. تحقیق دیگری نشان می‌دهد که کمک‌های خارجی سطح فساد را بالا برده است.

۲. بخش چپگرای دولت غربی با تداوم این کمک‌ها می‌خواهند مناطق بحرانی و تضادهای موجود را همچنان زنده نگه دارد. از نگاه چپ این تنش‌ها سیستم سرمایه‌داری جهانی را به چالش می‌کشد. آموزه بنیادین چپ «نظریه تضاد» است و وجود امدادجو و امدادگر به تداوم تضاد کمک می‌کند. نمی‌شود مردمی هفتاد سال آواره باشند و همچنان از حقوق آوارگی برخوردار، چون آن‌ها هرجا که مستقر شده باشند همان‌جا موطن آن‌هاست اما چپ غربی همچنان آن‌ها را آواره تلقی می‌کند تا کمک‌ها تداوم یابد. چپ‌ها و اسلام‌گرایان همچنین هر ثروتی را که در اختیار خود آن‌ها نباشد، نامشروع تلقی می‌کنند و کمک دول خارجی را راهی برای کاهش این نوع ثروت می‌انگارند.

۳. کمک‌های بین‌المللی «کمک‌کننده‌محور»‌اند، به این معنا که محور آن‌ها برنامه‌ها و اولویت‌های کمک‌دهنده است و نه کمک‌گیرنده. برای نمونه یکی از اولویت‌های سبزهای اروپایی و چپ‌های آمریکایی مسائل محیط زیستی است که اغلب با اغراق و هراس‌افکنی و سیاست داخلی درگیر است مثل این‌که دو دهه پیش معتقدان به گرمایش زمین می‌گفتند تا بیست سال بعد ایالت فلوریدا زیر آب خواهد رفت و اکنون حتی یک متر آن هم زیر آب نرفته است. کمک مالی به کشورها بالاخص آن‌ها که نظام دیکتاتوری دارند با اولویت محیط زیستی مطمئنا به حساب‌های بانکی سران آن‌ها و مقامات دول غربی در بانک‌های مالت و سوییس و جزیره ماکائو خواهد رفت و هرگز به کمک نیازمندان نخواهد رفت.

۴. تداوم این کمک‌ها در جهت نظریه جهانگرایی است که چپ و سرمایه‌داری شرکتی و حتی اسلام‌گرایان در آن مشارکت دارند. این سه در چارچوب ملت‌ـ‌دولت فکر و عمل نمی‌کنند و کمک‌های خارجی چون از این حیطه فراتر می‌رود مورد نظر آن‌هاست. کسانی که در این چارچوب‌ها فکر می‌کنند صبح که سر از بالین بر می‌دارند به همسایه‌های نیازمندشان در نیویورک و لندن و لس آنجلس نگاه نمی‌کنند بلکه به فکر آفریقا و آمریکای مرکزی‌اند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه