بحران سوریه؛ روسیه طرفدار یکپارچگی و ترکیه خواستار چندپارگی

اردوغان به پوتین یادداشت تفاهمی را پیشکش کرده که متضمن تقسیم سوریه به مناطق نفوذ میان روسیه، ایران و ترکیه است

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه. عكس از:  AFP

پس از آن‌‌که روسیه زمام بازی در توازنات جهانی را در دست گرفت و در سوریه مداخله نظامی کرد، به یک بازیگر درجه اول در محیط پیرامون خودش و در سرزمین سوریه مبدل شد. از این جهت روسیه اکنون در منطقه‌ای که از نگاه جغرافیای تاریخی سرزمین شام نامیده می‌شود، یک عامل عمده و سرنوشت ساز به حساب می‌آید نه یک پدیده عَرَضی و زود گذر.

پیش از این که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری سوریه در ۲۹ سپتامبر گذشته در سوچی با رجب طیب اردوغان گفت‌وگو کند، به موازات آن نشست‌ها و گفت‌وگوهای راهبردی دیگری را با ایالات متحده آمریکا انجام داد. هم‌چنان پوتین و معاونانش دیدارهایی را با بارزترین نمایندگان کشورهای خاورمیانه از خلیج فارس گرفته تا مصر، سودان و لیبی ترتیب دادند و از طیف‌های مختلف سیاست‌مداران لبنانی نیز در مسکو پذیرایی کردند. منظور روسیه از این همه اقدامات رساندن این پیام بود که روسیه حضور تأثیرگذاری در منطقه دارد و آماده است تا در مسائل جهانی و در پیشاپیش آن در باره آینده سوریه و نقش روسیه در خاورمیانه با طرف‌های مختلف به گفت‌وگو بپردازد.

در آغاز ماه گذشته یائیر لاپید وزیر خارجه اسرائیل، مهمان سرگی لاوروف، همتای روسی‌اش بود و هر دو در مورد مسائل مختلف از جمله مسائل مرتبط به ایران، سوریه و فلسطین گفت‌وگو کردند. چند روز بعد بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، مهمان پوتین شد و در باره کمک‌های روسیه در چارچوب قطع‌نامه ۲۲۵۴ شورای امنیت و فرایند انتقال قدرت سیاسی در سوریه با وی به گفت‌وگو پرداخت. به همین ترتیب مذاکرات میان روسیه و آمریکا در ژنو جریان یافت و فراتر از پرونده سوریه، سایر مسائل راهبردی مورد توجه و اهمیت هر دو کشور را در بر گرفت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

سفر رئیس جمهوری ترکیه به سوچی و دیدارش با پوتین در زمانی صورت گرفت که روس‌ها با آمریکایی‌ها در ژنو مشغول گفت‌وگو‌های راهبردی در مورد مسائل مختلف به ویژه مسئله سوریه بودند. در آن زمان روس‌ها چیزی شبیه به وکالت اسرائل و رضایت ایران و اجازه کشورهای عربی را در اختیار داشتند تا برنامه‌ای را برای حل و فصل بحران سوریه آغاز کنند.

بحث در باره طرح ملک عبدالله ثانی پادشاه اردن برای مهار رژیم سوریه و تغییر تدریجی رفتار آن، هم شامل این معادلات سیاسی بود و از ژوئیه گذشته کار بر روی چنین طرحی جریان دارد. البته ملک عبدالله طرح خود را با جو بایدن و ولادیمیر پوتین در میان گذاشته و به نظر می‌رسد از سوی آنان پذیرفته شده است. به دست گرفتن ترتیبات امنیتی در درعا از سوی نیروهای روسی، باز شدن مرز میان اردن و سوریه و تسهیل انتقال گاز مصر از راه اردن به سوریه و لبنان را می‌توان از آثار مثبت پذیرش این طرح به حساب آورد.

آن چه در جنوب سوریه اتفاق افتاده، ممکن است در شمال سوریه نیز مطرح شود. زیرا در نقشه راهی‌که به وسیله پادشاه اردن به آمریکا، روسیه و قدرت‌های خارجی دیگر پیشنهاد شده، منافع مشروع روسیه در سوریه در نظر گرفته شده و خروج سایر نیروهای خارجی به ویژه نیروهای ترکی و ایرانی، مورد تأکید قرار گرفته است. البته سیاست روسیه هم به رغم بهره‌برداری تاکتیکی از شرکای ایرانی و ترکی‌اش، از همین خط فراتر نمی‌رود.

زمانی که پوتین از اردوغان رئیس جمهوری ترکیه پذیرایی کرد لیستی از موضع‌گیری‌های خصمانه وی در قبال روسیه را نیز در سر میز خود داشت. به گونه مثال اردوغان در هفتاد و ششمین نشست عمومی سازمان ملل متحد در ۲۱ ماه گذشته اعلام کرد که «وی اهمیت زیادی به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی اوکراین از جمله شبه جزیره کریمه قائل است و الحاق کریمه به خاک روسیه را به رسمیت نمی‌شناسد». افزون بر آن سیاست آنکارا در قفقاز، لیبی و سوریه در تضاد صریح با سیاست مسکو قرار دارد؛ این‌ها همه موجب خشم و نارضایتی روسیه است. اما با وجود آن کرملین خویشتنداری پیشه کرد و آن‌ها را نادیده گرفت تا آنکارا در حل و فصل بحران سوریه مانعی ایجاد نکند. پوتین تمام اختلافاتی را که با ترکیه داشت و همه اظهارات خصمانه اردوغان را یک طرف گذاشت و به او در سوچی گفت: «ما و شما باید در مسائل بین‌المللی به ویژه مسئله سوریه به گونه کامل و پیروزمندانه همکاری داشته باشیم و مواضع خود را در رابطه به لیبی هماهنگ کنیم. هم‌چنان که مرکز ارتباط ترکیه – روسیه برای نظارت بر آتش‌بس در مرز میان آذربایجان و ارمنستان، به گونه جدی به فعالیت خود ادامه می‌دهد».

سخنان پوتین در روسیه گفت‌وگویی میان دو دشمن تلقی می‌شود که در تلاش یافتن نقاط مشترک برای تعامل با همدیگر هستند. از این رو کارشناسان روسی به این باورند که «سخن گفتن از وجود روابط خوب میان روسیه و ترکیه بی‌معنی است». آن‌ها می‌پرسند: «آیا ما با ترکیه در  سوریه، روابط خوبی داریم؟» و پاسخ می‌دهند: «بر اساس اظهارات شخص اردوغان، ترک‌ها عملا ۴ هزار کیلو متر مربع از خاک سوریه را در اشغال خود دارند».

میان روسیه و ترکیه در مسائل متعددی اختلاف نظر وجود دارد که از جمله اختلاف شان بر سر سوریه اساسی و محوری است؛ از این‌رو همکاری آن‌ها در بخش‌های سلاح، اقتصاد و جهان‌گردی نمی‌تواند این اختلافات را پوشش دهد. اگر درست باشد که اردوغان به پوتین یادداشت تفاهمی را پیشکش کرده که متضمن تقسیم سوریه به مناطق نفوذ میان روسیه، ایران و ترکیه است، باید پیش‌بین باشیم که کشمکش‌های زیادی در آینده میان متحدان آستانه رخ خواهد داد. البته تیم‌های مذاکراتی روسی و آمریکایی که در پی نشست سران دو کشور در ژوئن گذشته به کار آغاز کرده اند، در تلاش یافتن راه حل نهایی برای بحران سوریه می‌باشند، اما قبل از رسیدن به این راه حل، وقوع  اختلاف و کشمکش، بسیار محتمل به نظر می‌رسد.

گفت‌وگوهای جاری تا به حال تأکید بر این دارد که باید تمامیت ارضی سوریه حفظ شود و در آن یک دولت دموکراتیک تشکیل شود که همه قومیت‌ها و نژادهای موجود بتوانند به گونه مسالمت آمیز با هم زندگی کنند. هم‌چنان گفت‌وگوهای یادشده بر اجرایی شدن قطع‌نامه‌های سازمان ملل متحد و بر احیای فرایند ساختن قانون اساسی، نیز تأکید می‌ورزد. اما پیاده شدن این مأمول در عمل کار دشواری است. آن‌چه بر دشواری آن می‌افزاید، مواضع منفی ترکیه است؛ ترکیه تا کنون از ورود در این فرایند خودداری کرده، سازمان‌های تروریستی در سوریه را مورد حمایت قرار داده و سوری‌ها را به عنوان جنگجویان مزدور به لیبی و آذربایجان فرستاده است. اگر قرار باشد تغییری در موضع ترکیه بعد از نشست سوچی رخ دهد، عبارت خواهد بود از بیرون کشیدن نیروهایش از ادلب، اقدامی که روسیه خواستار آن است و برای عملی شدن آن با آنکارا حساب باز کرده است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه