کوه‌پیمایی در سلسله جبال پرپیچ‌وخم مثنوی

در مثنوی ابیاتی هست که مولانا را یک‌باره از ادامه شرح باز نگاه‌ می‌دارد

«مثنوی معنوی» مولانا جلا‌الدین بی‌تردید یکی از مهم‌ترین آثار ادبی-اخلاقی، حکمی ما فارسی‌زبانان به شمار می‌آید و سال و ماهی نیست که اثری در شرح و تحلیل این کتاب دوران‌ساز منتشر، یا کلاس‌های مختلفی در تحلیل داستان‌های آن برگزار نشود. با دسترسی آسان به فایل‌های صوتی و تصویری شارحان و مفسران مثنوی، می‌توان به راحتی دریافت که تا چه اندازه شرح و تفسیر این اثر در میان فارسی‌زبانان در گرفته است و مشتاقان مولانا تا چه اندازه دل به رای و نظر مفسران آثارش  داده‌اند.

همین اشتیاق سبب شده است تا نویسندگان و ناشران دست به ابتکاراتی بزنند که این آثار را برای مخاطبان دسترس‌پذیر‌تر کند و کلید‌های فهم آن را آسان‌تر اختیارشان قرار گیرد.

کتاب «در شناخت مثنوی معنوی» که به همت مهدی‌ سالاری‌نسب، اخیرا از سوی انتشارات فرهنگ معاصر به بازار کتاب راه یافته‌ است، چنین مقصد و مقصودی را دنبال کرده است.

مولف کتاب پیش از این با دو کتاب «اندیشه‌های شمس تبریز» و نیز کتاب «شعرهای منثور، شعرواره‌ها و گزین‌گویه‌های مقالات شمس» (نشر نی) و پیش از آن کتاب «حیات در کلمات، نگاهی به سلوکِ روحی و میراثِ معنوی و هنریِ مولانا از دریچه‌ی برخی کلمات» (نشر نگاه معاصر)، تجربه درک آثار مولانا را به نوعی به مخاطبان فارسی‌زبان شناسانده و نشان داده بود که آثار متعدد مرتبط با مولانا را در کار مطالعه جدی گرفته است.

کتابی برای مبتدیان و منتهیان

کتاب، زیرعنوان داخل اثر، به درستی و مختصر خود را به مخاطب معرفی کرده است؛ اثری که قرار است شناسنامه مثنوی را ارائه دهد، ساختار آن را بررسی کند، سبک و محتوای آن را به دست دهد و در نهایت، پژوهش‌ها و معتبرترین نسخه‌ها رابه مخاطب معرفی کند.

نیت نویسنده این است که کتاب در عین اختصار، به اندازه‌ای مطلب و محتوا داشته باشد که هم مبتدیان و علاقه‌مندان عمومی مثنوی را به کار آید و هم به کار منتهیان آید که سال‌ها در مثنوی غور و تامل کرده‌اند و از آن توشه برگرفته‌اند. چنان که در مقدمه اشاره شده است، خواندن این کتاب همانند یک کوه‌پیمایی در مثنوی است از ابتدا تا انتها، و کسی که شال و کلاه کرده تا چنین قله‌ای را فتح کند، در تمامی شش منزل این کوه مرتفع می‌تواند بهره‌هایی از خوشه‌های ناب مثنوی را در شقوق مختلف آن بچشد و دریابد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

کتاب در شش فصل، به تاسی‌ از شش دفتر مثنوی، فراهم آمده است. گاه‌شمارِ مختصرِ ابتدای کتاب، تصویری عمومی‌ به مخاطب می‌بخشد تا دریابد که ۶۸ سال‌ زندگی مولانا از کجا آغاز شد و به کجا انجامید. 

با تورقی در کتاب، می‌توان دریافت که مولف کوشیده است تمامی آثار مهم مرتبط با مثنوی و مولانا را مطالعه کند و از هر یک توشه‌ای و خوشه‌‌ای برای تالیف این کتاب برگیرد. از این منظر، بخش‌هایی از کتاب گردآوری و تلخیص وجوهی از مثنوی با نظر به تحقیقات موجود است، و البته در بخش‌های دیگر می‌توان نظرگاه‌های تازه‌ای را نیز مشاهده کرد که تقریبا جمع‌بستی از دیدگاه‌های موجود درباره مثنوی، اما با بسته‌بندی و رویکردی کاربردی‌تر است.

کتاب در ابتدا بر اساس نسخه تصحیح نیکلسن فراهم شده بوده است، اما در انتهای کار و پیش از انتشار، ناشر و مولف دریافتند که تصحیح دکتر موحد نیز به بازار آمده است و لذا در بیان ابیات و داخل پرانتز، شماره بیت دکتر موحد را نیز اضافه کرده‌اند؛ هرچند، مشخص نیست که چرا نسخه قونیه که خود نیکلسن وقتی آن را یافت، بر اعتبار و ارجحیت آن در مقایسه با سایر نسخه‌ها صحه گذاشت، در ابتدا مورد نظر مولف و ناشر نبوده‌ است.

در ۴۵ صفحه فصل اول که با عنوان «تاریخ نظم، عنوان، آغاز و پایان» آمده است، چکیده‌ای ازمهم‌ترین اطلاعات درباره سرایش مثنوی، مخاطبان مثنوی، زمان گفتن درس مثنوی، و حتی نوع مخاطبان بیان شده است. برای نمونه، اشاره شده است که مخاطبان مثنوی نسبت به سایر مخاطبان وعظ مولانا خاص‌تر بوده‌اند و همچنان که مولانا اشاره کرده‌ است، سهم حسام‌الدین چلبی در شکل‌گیری این کتاب اهمیت بسیار بوده است، چرا که به قول افلاکی"، «همچنان اتفاق‌ افتادی که از اول شب تا مطلع‌الفجر متوالی املاء می‌کرد و حضرت چلبی حسام‌الدین به سرعت تمام می‌نوشت و مجموع نبشته را به آواز خوبِ بلند باز بر حضرت مولانا می‌خواند و چون مجلّد اول به اتمام رسید، حضرت چلبی به تلاوت ابیات و تصحیح الفاظ و قیود مشغول گشته مکرر می‌خواند.» (ص ۲۹)

در مثنوی ابیاتی هست که مولانا را یک‌باره از ادامه شرح باز نگاه‌ می‌دارد. دیالکتیکی درونی بین مولانا به عنوان شاعر و نیز مخاطب درونی‌اش وجود داشت که هرازگاه به او نهیب می‌زد که دم درکشد، یا گفتار را ادامه دهد. این دیالوگ درونی را مولف این گونه توضیح می‌دهد: «مولانا به دلایل گوناگون، از قبیل عمق و بلندای حقایق باطنی، کوته‌بینی و ظاهر‌نگری بینش و ضعف قوای فهم خلایق، گنگ بودن زبان، خرج‌شدن معانی نغز و مانند این‌ها، می‌خواهد از گفتن تن زند، اما باز هم می‌گوید و این شنونده حقیقی درون اوست، و جوشاننده باطنی او هم هست، که رها نمی‌کندش تا خاموش بماند. این شنونده و گوینده درونی می‌تواند ذات حق باشد یا شمس.» (ص ۳۶) در همین فصل، درباره شروع بدون بسم‌الله مثنوی و نیز پایان آن با قصه‌ای که نیمه‌کاره رها می‌ماند، بحث‌های خوب و مفیدی مطرح شده است.

موضوع‌بندی مفاهیم بنیادی اندیشه مولانا در مثنوی

چنان که در انتهای این بخش ذکر می‌شود، چکیده دفاتر ششگانه با منتخبی از مهم‌ترین ابیات آمده است که نشان می‌دهد مولف روی این بخش تلاش و انرژی فراوانی را صرف کرده است.

فصل سوم را باید مهم‌ترین فصل کتاب نام نهاد، چرا که در این فصل به ریشه‌های فکری مولانا و مثنوی پرداخته شده است و مهم‌ترین موضوعات و مفاهیمی که در اشعار مثنوی به کار رفته، در این بخش به تفصیل توضیح داده شده است. پیش از این، واعظ کاشفی در «لب لباب مثنوی» و نیز آقای کریم زمانی در کتابی دیگر، مباحث مهم و محوری مثنوی را موضوع‌بندی هم کرده بودند. دکتر عبدالکریم سروش نیز در شرح خود که عمده آن‌ها به صورت صوتی و تصویری موجود است، با محوریت مضامین مطرح شده از سوی مولانا در مثنوی به شرح و بسط آن پرداخته است، و پیش از این نیز خود در توضیح کارش گفته بود که ۵۰ موضوع اصلی در مثنوی است که می‌توان بر اساس آن و با توجه به ابیات مثنوی در جای جای کتاب، به شرح و تفسیر آنها پرداخت.

در سرچشمه‌ها، مولف به خوبی توضیح می‌دهد که منابع و مآخذی که مولانا در بیان مثنوی به آن‌ها نظر داشته است، چه آثاری بوده‌اند؛ از قرآن و احادیث تا آثار فرهنگ اسلامی و تصوف و کتاب‌های بزرگانی چون سنایی و عطار، فقه، شاهنامه و فرهنگ ایران باستان، ادیان و فرهنگ یونانی و هندی، و البته آثار شمس، و اخلاق و سلوک عملی و نظری. 

گفتار دوم این بخش البته تازه‌تر است؛ ‌آنجا که مولف به اندیشه‌های بنیادی مولانا و به تبارشناسی آن‌ها همت می‌گمارد که در‌ آن‌ مباحثی مانند اصالت و منزلت انسان، عشق، آزادی، حقیقت، وحدت، تضاد در هستی، زندگی و مرگ، خدا، دعا،‌ پیامبر و معجزه، گرایش اخلاقی مثنوی، رویکرد کلامی- فلسفی، جبر و اختیار و … طرح می‌شوند. تمامی این مفاهیم و موضوعات به شکلی موجز و مختصر تشریح می‌شود، و دیدگاه مولانا در مثنوی درباره ‌آنها بیان می‌شود و می‌تواند در راهنمایی مخاطب و به‌خصوص علاقه‌مندان جدی‌تر مثنوی، بسیار مفید فایده افتد.

فصل چهارم کتاب هم مهم است، چرا که مولف در آن به زبان و سبک مثنوی می‌پردازد و در آرایه‌های ادبی مولانا در سایه سبک‌ها و صنایع ادبی، کندوکاو می‌کند.

دو فصل انتهایی کتاب به واژه‌نامه‌ها، شروح، گزیده‌ها، و سیر ترجمه مثنوی و نسخه‌های خطی و چاپی مثنوی می‌پردازد که حجمی نزدیک به ۱۲۰ صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده‌ است. در این فصل، مخاطب عملا از یک کتاب‌شناسی نسبتا مفصل از مثنوی مطلع می‌شود.

چنان که در مقدمه آقای سالاری‌نسب در همین کتاب آمده‌ است، کتاب حاضر نخستین اثر از مجموعه‌ای‌ است که انتشارات «فرهنگ معاصر» در معرفی آثار برجسته ادبیات کهن ایران منتشر کرده‌ است. سابقه انتشارات فرهنگ معاصر نشان داده است که به دنبال کتاب‌سازی‌های مرسومی  نیست که برخی از ناشران در پی ‌آنند، بلکه می‌خواهد مجموعه‌ای انتشار دهد که درک و دریافتی بهتر و وسیع‌تر به مخاطبان و علاقه‌مندان ادبیات کهن ببخشد. در مقدمه دبیر این مجموعه آمده است: «برای تحقق انتشار این مجموعه ابتدا طرحی تدوین شده است از فهرست مطالب مورد نیاز برای بررسی یک متن کلاسیک، که الگوی تحقیق‌ باشد، و بنای کار بر آن استوار شود. ‌این گونه، همه آثار مجموعه در قالب و حیثیتی هم‌سان و با درنظرگرفتن همه جوانب صوری و محتوایی متن و با رعایت ایجاز ارائه می‌شوند.» (ص۸)

با چنین پیش‌زمینه‌ای، به نظر می‌رسد که این کتاب و آثاری از این دست، به واقع مخاطب را به سمت آثار اصلی سوق می‌دهند و می‌کوشند تا به او بینشی ببخشند، تا به این آثار با نگاهی متفاوت‌تر نظر اندازد. 

در شناخت مثنوی معنوی/مولف: مهدی سالاری‌نسب/ ناشر:انتشارات فرهنگ معاصر/ چاپ ۱۳۹۹/ قیمت:۹۵ هزار تومان/۵۴۶ صفحه

بیشتر از کتاب