عامل انفجار قلب برنامه موشکی سپاه، سهل‌انگاری یا خرابکاری موساد؟

انفجار در مرکز تحقیقات و توسعه سوخت‌های جامد موشک نیروی هوافضای سپاه در پرند روی داد

آزمایش یک موشک بالستیک سوخت جامد نیروی هوافضای سپاه با پیشرانی که در مرکز تحقیقات صنعتی و جهاد خودکفایی فرماندهی موشکی نیروی هوافضای سپاه در منطقه بیدگنه طراحی و ساخته شده است - خبرگزاری فارس

عصر یکشنبه چهارم مهر ۱۴۰۰ برابر با ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱، سوله متعلق به مرکز توسعه و ساخت سوخت‌های جامد پیشران‌های موشکی سپاه پاسداران در نزدیکی پرند و بیدگنه منفجر شد و در جریان آن هشت نفر از برجسته‌ترین متخصصان ساخت سوخت‌های جامد نیروی هوافضای سپاه مجروح شدند. یک روز پس از آن واقعه، دو نفر از آنان با نام‌های سیدمرتضی کریمی و حسین عابدی، جان خود را از دست دادند.

رعایت نکردن امور ایمنی می‌تواند از عوامل انفجار در این مرکز باشد. البته رعایت نکردن پروتکل‌های ایمنی از سوی پرسنل نیروی هوافضای سپاه در حین آزمایش پیشران‌های موشک و سوخت‌های جامد مربوط به آن، مختص ایران نیست. در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۰، انفجاری مشابه قلب برنامه موشکی اسرائیل را در مرکز آن کشور به  لرزه درآورد. آن انفجار در حین آزمایش یک پیشران سوخت جامد جدید در کارخانجات تامر (Tomer) رخ داد که طراح و سازنده موتورهای راکتی سوخت جامد مورد استفاده در موشک‌های بالستیک و ماهواره‌بر اسرائیل است.

چهار روز پس از انفجار مرکز توسعه راکت موتور‌های سوخت جامد نیروی هوافضای سپاه، یک شرکت تجاری اسرائیلی و پیمانکار وزارت دفاع آن کشور، تصویر ماهواره‌ای آن سوله را منتشر کرد. اگرچه این شرکت آن را به اشتباه متعلق به گروه صنعتی همت متعلق به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح می‌داند، اما درواقع آن سوله متعلق به معاونت  تحقیقات صنعتی و جهاد خودکفایی فرماندهی موشکی  نیروی هوافضای سپاه پاسداران است. تصویر ماهواره‌ای نشان داد که بر خلاف ادعای رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران، نه آتش‌سوزی، بلکه یک انفجار عامل انهدام آن سوله بوده است؛ اتفاقی که می‌تواند یادآور  انفجار تاسیساتی مشابه در پادگان مدرس در بیدگنه در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۹۰ باشد که منجر به مرگ حسن تهرانی‌مقدم شد.

پس از انفجار پادگان مدرس در سال ۱۳۹۰، تاسیسات مربوط به مراکز توسعه، طراحی و ساخت پیشران‌ها و سوخت‌های جامد موشک‌های بالستیک معاونت تحقیقات و جهاد خودکفایی نیروی هوافضای سپاه، به هفت کیلومتری جنوب غرب آن، محلی که دیگر تاسیسات این مراکز قرار داشتند، منتقل شدند تا در منطقه‌ای متمرکز و دور از اماکن مسکونی و جاده‌های در دسترس عموم قرار بگیرند. هدف از آن کار، جلوگیری از خرابکاری در آن مرکز بود تا مانع از اتفاقی شود که در سال ۱۳۹۰، حسن تهرانی‌مقدم و ده‌ها نفر دیگر را در حین آزمایش پیشران سوخت جامد موشک بالستیک دوربرد سجیل ۳، به کام مرگ فروبرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اهمیت این تاسیسات در برنامه‌های موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران به قدری زیاد است که در بامداد ۱۸ دی ۱۳۹۸، پایگاه شهید قدیری نیروی هوافضای سپاه پاسداران برای محافظت از آن و نیز پایگاه موشکی امیرالمومنین، یک سامانه پدافند موشکی کوتاه‌برد تور ام۱ را به منطقه بیدگنه اعزام کرد. آن سامانه قرار بود از آن مرکز در برابر هرگونه حمله تلافی‌جویانه آمریکا به عملیات موشکی قاسم سلیمانی که در آن پایگاه عین‌الاسد در عراق مورد اصابت موشک‌های بالستیک قرار گرفت، محافظت کند. در نهایت، همان سامانه با شلیک دو تیر موشک زمین به هوا از نوع ۹ام۳۳۱، پرواز ۷۵۲ شرکت هواپیمایی بین‌المللی اوکراین را سرنگون کرد و ۱۷۶ سرنشین آن را به کام مرگ فرستاد.

آیا موساد می‌تواند عامل انفجار روز چهارم مهر ۱۴۰۰ باشد؟ 

وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی ایران عامل انفجار پادگان مدرس در سال ۱۳۹۰ را موساد، سرویس اطلاعاتی اسرائیل، دانست. مدیر دفتر امور اسرائیل در معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات، برای قدرتمند نشان دادن خود، با شکنجه گروهی از متهمان را که حتی از سال‌های پیش از آن انفجار در زندان اوین محبوس بودند، مجبور به اعترافات ساختگی کرد تا مسئولیت آن واقعه را به گردن آنان بیندازد. در نهایت، سازمان اطلاعات سپاه از پرونده‌سازی‌ها و اقدامات وزارت اطلاعات مطلع شد و شرایط را برای آزادسازی متهمان، منجمله مازیار ابراهیمی، فراهم کرد.

تا سال‌ها پس از انفجار پادگان مدرس، رسانه‌های اسرائیلی و خبرنگاران نزدیک به موساد، آن سرویس اطلاعاتی را عامل بروز آن حادثه معرفی ‌می‌کردند. درباره آن انفجار ده‌ها مقاله نوشتند و حتی رونن برگمن در کتاب «برخیز و اولاو را بکش» نوشت: «انفجار بیدگنه به دستور تامیر پاردو، رئیس موساد انجام شد.» روزنامه‌های دیلی‌تلگراف و یدیعوت آحارونوت هم با انتشار مقاله‌هایی ادعا کردند که اعضای سازمان مجاهدین خلق آن عملیات را اجرا کرده‌اند. مجله تایم در انگلستان نیز به نقل از یک مقام اطلاعاتی غربی ادعا کرد که آن انفجار به‌دست موساد انجام شده است، اما نامی از مجاهدین خلق به میان نیاورد.

اگر فرض بر واقعی بودن ادعای رسانه‌های اسرائیلی مبنی بر نقش داشتن موساد در انفجار پادگان مدرس در سال ۱۳۹۰ گرفته شود، اعضایی از سازمان مجاهدین خلق که بنا بر آن گزارش‌ها در آن حادثه دست داشتند، در آن مقطع زمانی می‌توانسته‌اند سنی نزدیک به ۵۰ سال داشته باشند. در حال حاضر، با افزایش میانگین سنی اعضای سازمان مجاهدین خلق به ۶۰ الی ۷۰ سال، به نظر نمی‌رسد که این افراد دیگر از آمادگی جسمانی لازم برای انجام عملیات‌های خرابکارانه موساد در ایران برخوردار باشند.

در جریان عملیات ترور محسن فخری‌زاده در تاریخ هفتم آذر ۱۳۹۹، موساد از افرادی استفاده کرد که بین ۳۰ تا ۵۰ سال سن داشتند و از اعضای سپاه انصار المهدی بودند که وظیفه محافظت از مقامات و شخصیت‌های مهم نظامی، امنیتی، و سیاسی را در ایران بر عهده دارد. این امر نشان داد که کهولت سن اعضای سازمان مجاهدین خلق که به علت ممنوعیت در بچه‌دار شدن (در سال‌های دهه ۱۳۶۰ خورشیدی) نسل آن‌ها با انقراض مواجه است، نتوانسته است خللی در عملکرد موساد در ایران داشته باشد. زیرا موساد در سال‌های اخیر قادر بوده است حتی از میان سازمان‌ها و نیروهای امنیتی ایران، به‌خصوص سپاه پاسداران، نیروهای زیادی جذب کند که توانسته‌اند آسیب‌های زیادی به برنامه‌های موشکی و هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران وارد کنند.

بنابر این و در مجموع، احتمال خرابکاری در سوله مرکز توسعه و ساخت سوخت‌های جامد پیشران‌های موشک‌های بالستیک در مرکز تحقیقات صنعتی و جهاد خودکفایی نیروی هوافضای سپاه، منتفی نیست. موساد می‌تواند این عملیات را از طریق عوامل خود در نیروی هوافضای سپاه پاسداران به انجام رسانده باشد. چنان عملیاتی ممکن است با بمب‌گذاری در سوله صورت گرفته باشد، یا با انفجار مواد و قطعاتی که برای ساخت و توسعه سوخت جامد از طریق واسطه به وزارت دفاع رژیم جمهوری اسلامی ایران فروخته شده و سر از نیروی هوافضای سپاه درآورده باشند. دست‌کم در سال ۱۳۹۷، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) توانست با فروش قطعاتی معیوب، یک ماهواره‌بر ایران را ساقط کند. 

برای نگارنده دقیقا مشخص نیست که انفجار جدید در نزدیکی بیدگنه و پرند به علت خرابکاری‌های موساد صورت گرفته باشد، یا اهمال‌کاری و مدیریت ضعیف؛ یعنی امری که در سال‌های اخیر منجر به حوادثی گسترده در برنامه‌های موشکی ایران و به‌خصوص در نیروی هوافضای سپاه شده است. این وضعیت عمدتا ناشی از بی‌توجهی به امور ایمنی و رعایت نکردن پروتکل‌های ایمنی از سوی کارشناسان فنی و پرسنل نیروی هوافضای سپاه پاسداران است و تا به امروز جان چندین نفر از اعضای این نیرو را گرفته است.

نکته روشن، تلاش اسرائیل برای آسیب‌رسانی به برنامه‌های موشکی ایران است که همزمان با نزدیک شدن به قابلیت ساخت کلاهک‌های اتمی، در حال پیشرفت است تا به قابلیت ساخت موشک‌های بالستیک دوربردی چون سجیل ۳ و ۴ با قابلیت هدف قرار دادند دوردست‌ترین پایگاه‌های هوایی آمریکا را در جزیره دیه‌گو گارسیا واقع در اقیانوس هند، دست یابد. 

نیروی هوافضای سپاه از سال‌ها پیش در تلاش دستیابی به قابلیت ساخت راکت موتورهای سوخت جامد برای تعبیه در موشک‌های بالستیک سجیل ۳ و ۴ بوده است تا امکان استفاده نیروی هوایی آمریکا از پایگاه هوایی این جزیره را به منظور به پرواز درآوردن بمب‌افکن‌های بی-۵۲اِچ حامل موشکهای کروز، از آن سلب کند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه