آیا باید از بوریس جانسون بترسیم؟

مقایسه سیاست‌های ترامپ و جانسون در قبال ایران

بوریس جانسون

AFP

فقط موهای آشفته‌شان نیست که آن‌ها را شبیه هم نشان می‌دهد. دونالد ترامپ و بوریس جانسون از بسیاری جهات در امور داخلی کشورداری و سیاست خارجی از اصول مشترکی پیروی می‌کنند. آن‌قدر که بعضی باور دارند بوریس جانسون، ترامپ بریتانیاست. 

هردو متولد نیویورک هستند و خانواده‌شان ترکیبی از چندین نژاد مختلف است. اجداد مهاجر دارند و به‌صراحت کلام مشهورند. ترامپ ایالات‌متحده را از پیمان‌های بین‌المللی بیرون کشید و جانسون تمام تلاشش را کرد تا بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شود؛ تصمیماتی که با رنگ و لعاب میهن‌پرستانه، همراه با سخنرانی‌های جذاب و ژست‌های عوام‌پسند، نوید آینده بهتر را می‌دهند. از قواعد مرسوم بین سیاستمداران پیروی نمی‌کنند. ترامپ به مهمان‌هایش در کاخ سفید ساندویچ مک‌دونالد می‌دهد و بوریس جانسون برای خبرنگاران جلو خانه‌اش چای داغ در لیوان‌های رنگ‌ووارنگ پخش می‌کند.  

ماجراهای عشقی و زندگی خصوصی‌شان هم کم‌وبیش مانند هم است. درحالی‌که ترامپ در امریکا در حال پرداخت حق‌السکوت به کارگران جنسی، ستارگان فیلم‌های بزرگسالان و مدل‌ها برای افشا نکردن روابطشان بود، بوریس جانسون نیز دست به دامن دادگاه شده بود تا اخبار مربوط به فرزند نامشروعش سر از جراید درنیاورد. 

اما صرف‌نظر از شباهت‌های ظاهری، در واقعیت منش سیاسی نخست‌وزیر بریتانیا و رفتار رییس‌ جمهوری ایالات‌متحده تفاوت‌های بنیادینی دارد و این باعث می‌شود که رویکرد دولت‌های آنان در مسایل مهم روز، همچون بحران خاورمیانه و پرونده هسته‌ای ایران، مانند هم نباشد.

نظام سیاسی بریتانیا و ساختار حزبی که آقای جانسون در طول حیات سیاسی خود به آن وفادار بوده است، اجازه بلندپروازی‌هایی نظیر ترامپ به او نمی‌دهد. او که درس‌خوانده دانشگاه اکسفورد، روزنامه‌نگار و مسلط به چندین زبان خارجی است، سال‌ها به‌عنوان شهردار مستقیماً درگیر حل‌وفصل مشکلات  لندنی‌ها بوده است و سابقه برگزاری یک المپیک را هم در کارنامه خود دارد. در ساختار سیاسی، به‌عنوان وزیر خدمت کرده است و به‌عنوان یک سیاستمدار قدیمی، با زیروبم سیاست داخلی و خارجی آشناست. او نخست‌وزیری خود را مدیون همین شناخت و لابی با اعضای حزب متبوعش  است. 

در مقابل، دونالد ترامپ اگرچه رسماً نام خود را به‌عنوان یک جمهوری‌خواه ثبت کرد، اما هیچ‌گاه به آن حزب وفادار نبود. کمک‌های انتخاباتی او شامل دموکرات‌ها هم می‌شد و بیشتر اوقات می‌خواست به‌عنوان «یک آدم مستقل» شناخته شود. در دانشگاه درس کسب‌وکار خوانده است و خود را یک تاجر موفق خودساخته می‌داند. اما عمده معروفیتش را از برگزاری مسابقات ملکه زیبایی و برنامه‌های تلویزیونی سرگرم‌کننده به دست آورده است. تا روزی که به‌عنوان رییس ‌جمهوری ایالات متحده سوگند خورد، هیچ سابقه سیاسی نداشت. اما سرش پر از ایده‌های بزرگ بود. 

کشورهای بریتانیا و امریکا در ایران چندان خوش‌نام نیستند.  سابقه کودتا در ایران، حمایت از صدام در جنگ ایران و عراق، اشغال نظامی ایران و اجرای تحریم‌های اقتصادی، باعث شده است که یکی شیطان بزرگ باشد و دیگری روباه پیر. سابقه این دشمنی تنها به جمهوری اسلامی برنمی‌گردد و جزئی از میراث مبارزات ضداستعماری و سوسیالیستی نیمه دوم قرن بیستم هم هست.  

در سال ۲۰۰۱، جک استراو نخستین وزیر خارجه انگلیس بود که بعد از انقلاب بهمن ۵۷  به ایران سفر کرد. اما در طول دوران حکومت جمهوری اسلامی، تا کنون هیچ مقام آمریکایی به ایران نرفته است و بعد از اعلام رسمی قطع روابط سیاسی ایران و امریکا، دو کشور هیچ رابطه سیاسی با هم نداشته‌اند و در ادبیات رسمی داخل ایران، از امریکا به‌عنوان دولت متخاصم نام‌برده می‌شود. 

اگرچه روابط ایران با بریتانیا فراز و نشیب‌های بیشتری نسبت به امریکا داشته است و بریتانیا در دورانی تا حد اشغال نظامی ایران پیش رفته است، اما روابط سیاسی بین دو کشور حتی پس از اشغال سفارت بریتانیا در تهران نیز در حد کج‌دار و مریز ادامه داشته است و در جریان مذاکرات منجر به توافق هسته ایران و سران کشورهای غربی، مقامات بریتانیا موضع میانه‌ای گرفتند. حتی قبل از آن در  سال ۲۰۰۶،  بوریس جانسون گفت كه «شاید منطقی باشد كه اجازه داشتن سلاح هسته‌ای به ایران داده شود.» اخیراً  نیز گفت جنگ با ایران «گزینه معقول و منطقی برای ما در غرب نیست.»

سفر، کار زندگی و تحصیل در بریتانیا برای ایرانیان در چهل سال گذشته آسان نبوده است، اما ممنوعیت مشخصی براساس ملیت ایرانی برای آن‌ها به‌وجود نیامده است و به نظر نمی‌آید که با تغییرات جدید سیستم مهاجرت در بریتانیا، تبعیض خاصی برای افرادی با ملیت ایرانی در نظر گرفته شود. 

دولت بریتانیا در وب‌سایت رسمی خود درباره سفر اتباعش به ایران می‌گوید، این خطر وجود دارد که اتباع انگلیس و افرادی که تابعیت دوگانه انگلیسی و ایرانی دارند، خودسرانه در ایران بازداشت شوند. بخش ارائه خدمات روادید و کنسولی در ایران همچنان برای عموم تعطیل است، اما این اداره اظهار امیدواری کرده است که در آینده با افزایش ظرفیت و توان سفارت، برای یافتن راهی به‌منظور ارتقا خدمات روادید در تهران تلاش کند.

بریتانیا در گذشته چندین بار برخلاف نظر متحدان اروپایی با سیاست‌های خارجی امریکا همراه شد و آن کشور را در حمله نظامی به عراق و افغانستان تنها نگذاشت، اما بوریس جانسون  قبل از رسیدن به نخست‌وزیری صراحتاً گفت که از جنگ با ایران حمایت نمی‌کند. او هیچ‌گاه چنان که دونالد ترامپ همه مشاورانش را نادیده می‌گیرد، بی‌پروا درباره ایران سخن نگفته است. در مسایل مهم تابع نظر جمعی حزب است. به‌عنوان‌ مثال، اگرچه نظر شخصی متفاوتی در مورد ازدواج همجنس‌گرایان داشت، اما به نفع قانونی بودن پیوند مدنی رأی داد.

 او به‌خوبی می‌داند که بحران داخلی کشورش و هدایت افکارعمومی مضطرب، بسیار مهم‌تر از پیگیری ماجراجویی‌های دونالد ترامپ است. اگرچه موضع سخت‌گیرانه‌ای نسبت به ایران دارد، اما مسایل مهم‌تری برای رسیدگی روی میز کارش تلنبار شده است. او در اولین روز نخست‌وزیری با بحران توقیف نفت‌کش‌ها دست‌به‌گریبان شد و نشان داد که فعلاً علاقه‌ای به آغاز یک درگیری نظامی تازه ندارد و این بار، متحد قدرتمندش باید مدتی صبر کند تا بریتانیا سروسامانی به ماجرای برگزیت و خروج از پیمان‌های اروپایی بدهد.