سد گُتوند، دو روستای دیگر را بلعید

سالانه ۳.۵ میلیون تن نمک وارد دشت‌های خوزستان می‌شود

ایرنا

به گزارش خبرگزاری ایرنا، آبگیری سد گُتوند باعث از بین رفتن دو روستای دیگر شد. افزایش سطح آب سد گتوند در روزهای اخیر که برای تست نهایی آن صورت گرفت، دو روستای «پرنوشته» و «تلخاب تاجدین» از توابع شهرستان مسجد سلیمان را، به زیر آب فرو برد. برخی از اهالی این دو روستا در مصاحبه با خبرنگار ایرنا گفتند بارندگی‌های بهاری باعث بالا آمدن آب دریاچه پشت سد شد و تداوم روند آبگیری باعث به زیر آب رفتن خانه‌های آنها شده و خسارات شدیدی به ساکنان وارد کرده است. این درحالی است که اهالی هیچ هشداری مبنی بر تخلیه خانه‌های خود دریافت نکردند. همچنین، اهالی این روستاها تا به حال هیچ کمکی دریافت نکرده‌اند. دولت به مالکان روستا وعده داده بود تا معادل ریالی ارزش زمین‌های روستائیان را به آنها پرداخت کند تا این افراد بتوانند در مکانی دیگر زندگی خود را ادامه دهند. حتی شکایت‌های اهالی روستاها نیز تا امروز بی‌ثمر مانده و به شکایات آنها نیز رسیدگی نشده است.

سد گتوند بزرگترین و آخرین سد بر روی رودخانه کارون است. علیرغم هشدارهای فعالان محیط زیست و مخالفت کارشناسان، آبگیری آن از تابستان سال ۹۰ آغاز شده است. داریوش بهارلویی، مدیر برنامه‌ریزی منابع آب سازمان آب و برق خوزستان به ایرنا گفت: «سد گتوند از دو هفته پیش، برای رسیدن به آخرین تراز، آبگیری را آغاز کرده است». او در ادامه افزود: «وظیفه هشدار به اهالی بر عهده شرکت آب و نیرو بوده است».

به گزارش خبرگزاری مهر، دو روستای «پرنوشته» و «تلخاب تاجدین» آخرین مواردی هستند که توسط سد گتوند نابود شده‌اند. به جز این دو روستا، از زمان آبگیری سد تا کنون، ۴۱ روستا کاملا به زیر آب رفته و از سکنه خالی شده‌اند. ساکنان روستاها نسبت به عدم پرداخت پول بابت زمین‌هایشان معترضند و مدعی هستند هیچ پولی از دولت دریافت نکرده‌اند. اگرچه این ادعا توسط شرکت آب و نیرو رد می‌شود. کارشناسان اداره آب و نیرو قبلا به روستائیان گفته بودند خانه‌های کاهگلی و روستایی که ملات ندارند بیش از متری ۶۰۰ تومان نمی‌ارزد. اما اگر زمین مرغوب کنار رودخانه داشته باشید، متری ۲۰ هزار تومان بابت آنها پرداخت می‌کنیم. طبق ماده ۵ قانون نحوه خريد و تملك اراضی و املاك برای اجرای برنامه‌های عمومی و عمرانی دولت، ملاك تعيين قيمت به این نحو تعیین می‌شود: بهای عادله روز تقويم اراضی و ابنيه و تاسيسات و حقوق و خسارات مشابه واقع در حوزه عمليات طرح، که تاثیر طرح بر روی قیمت گذاری لحاظ نمی‌شود. بسیاری از این روستائیان با فروش زمین‌های خود، به حاشیه شهرهای دزفول و شوشتر و اصفهان مهاجرت کردند. برخی نیز ساکن حلبی آبادهای اطراف اهواز شدند. پس از اینکه زندگی طاقت فرسا در حلبی آباد به گوش سایر روستائیان رسید، بازمانده‌ها راضی به فروش زمین‌هایشان به مبلغ پیشنهادی نشدند. آنها توقع دارند حداقل زمینی به اندازه زمین خودشان را در منطقه‌ای دیگر بتوانند بخرند. عوارض اجتماعی کوچ اجباری روستائیان اطراف سد به همین ختم نمی‌شود. اکثر روستائیانی که کوچ کرده‌اند، دیگر نتوانستند شغلی پیدا کنند.

پروژه احداث سد گتوند از سال ۱۳۷۶ توسط قرارگاه خاتم الانبیای سپاه آغاز شد. شرکت مهاب قدس نیز که زیر مجموعه آستان قدس رضوی است، به عنوان مشاور این پروژه با قرارگاه خاتم الانبیا همکاری کرد. براساس پژوهش‌های انجام شده قبل از انقلاب، محل ایده آل ساخت سد حدود ۱۴ کیلومتر بالاتر از محل فعلی باید باشد. دلیل آن هم وجود گنبدهای نمکی بزرگ، زیر محل فعلی است. البته طراحان با استفاده از پتوی رُسی سعی در حل مشکل گنبد نمکی داشتند اما با نخستین آبگیری، کل پتوی رُسی شسته شد. سالانه سه و نیم میلیون تن نمک به‌واسطه سد گتوند وارد دشت‌های حاصلخیز خوزستان می‌شود و در حال تبدیل آنها به شوره زار است. عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست، در یک سخنرانی در جمع دانشجویان دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران و فعالان محیط زیست در این باره گفت: «ساخت این سد یک اشتباه بزرگ بود. با این کار بخش اعظم آب شرب خوزستان را شور کردیم. شوری آب زیر سد، ۵.۵ برابر شوری آب خلیج‌فارس است؛ اگر قرار باشد سد، دور زده شود، هشت سال طول خواهد کشید و در این مدت محیط‌ زیست خوزستان خسارات بسیار خواهد دید و اراضی آن از بین خواهد رفت. به همین دلیل، به نظر من مجریان این پروژه [پروژه سدسازی] به خاطر اجرای آن باید محاکمه شوند. بنی هاشمی مدیر پروژه مطالعاتی سد گتوند و رئیس سابق موسسه آب دانشگاه تهران در مورد مشکلات زیست محیطی ناشی از ساخت سد گفت: «بنده به عنوان یک مهندس عمران باید اعتراف کنم که غالب ما مهندس‌ها در فعالیت‌های مهندسی و عمرانی کشور نظیر اجرای سد‌ها مسائل زیست محیطی را رعایت نمی‌کنیم. دلیل آن هم این است که در سیستم آموزشی دانشگاهی به این موضوع توجه نشده است. فارغ از مشکلات اجتماعی، معضلات زیست محیطی سد گتوند نیز غیرقابل اغماض است. با توجه به نتایجی که ساخت این سد بر جای گذاشته، به نظر می‌رسد مسئولان بدون توجه به نظر کارشناسان یا بررسی اولیه، تنها بر اساس دیدگاه سیاسی اقدام به ساخت آن کرده‌اند». با این حال، عبادالله عبداللهی فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا مسئولیت این مشکل را نپذیرفت و آن را مربوط به ضعف طراحی دانست.

پس از آنکه عوارض ساخت این سد مشخص شد، مطالعه برای رفع مشکل آغاز شد. سه پیشنهاد برای رفع مشکلات فعلی، مطرح شد:

 ۱- کشیدن یک لوله از سد به خلیج فارس و تخلیه آب شور، نخستین پیشنهاد بود. در همین راستا و در دولت احمدی نژاد بخشی از این لوله‌کشی نیز انجام شد.

 ۲- انتقال آب شور سد به‌وسیله لوله به شرکت پتروشیمی ماهشهر.

 ۳- ساخت حوضچه‌های آب شور در اطراف سد به منظور جدا سازی نمک به‌وسیله تبخیر.

هر سه پیشنهاد به علت عدم تامین اهداف بلند مدت، رد شدند. زیرا هزینه زیست محیطی و اقتصادی هیچ کدام منطقی نبود. طرح تخریب سد نیز به عنوان یک گزینه برای رفع بحران‌های شکل گرفته، مطرح شد. معصومه ابتکار رئیس سابق سازمان محیط زیست، از تشکیل کارگروهی برای بررسی تخریب سد خبر داد. اما گویا نهایتا این کارگروه نیز به نتیجه نرسیده است.

با توجه به اینکه برای تخریب سد، می‌بایست حدود یک سوم هزینه ساخت را صرف کرد، در واقع سد گتوند را می‌توان یک فاجعه مدیریتی کلان تلقی کرد. به نظر می‌رسد مشکلات ناشی از ساخت این سد نهایتا باید برطرف شود. اما ائتلاف میلیاردها تومان بر روی پروژه‌ای ناکارآمد، مجددا این موضوع را به ذهن متبادر می‌کند که چرا نظام مدیریتی ما به شدت سیاست زده است و بدون پشتوانه علمی و تنها برای تبلیغات سیاسی، به ساخت پروژه‌هایی این‌چنین اقدام می‌کند.

بیشتر از