رهبر ایران آیت خامنه ای مهمترین نشان نظامی این کشور را، نشان ذوالفقار، به فرمانده سپاه قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران عطا کرد.

نشانی که نه مردم آن را دیده و نه درباره آن شنیده بودند به یکباره بر یونیفرم نظامی قاسم سلیمانی نقش بست و آن هم درست در روزی که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران برای انجام مقدمات سفر حسن روحانی در بغداد بود.

از این نظر اهدای این نشان عجیب به نظر رسید چرا که طی هفته های گذشته شاهد بروز تنش میان دستگاه دیپلماسی ایران و سپاه پاسداران بر سر مداخلات منطقه ای آنها بودیم که در اوج این اختلافات، محمد جواد از سمت خود استعفا داد. هرچند که استعفای وی پذیرفته نشد و قاسم سلیمانی نیز به دلجویی از وزیر خارجه به صراحت اعلام کرد که ایران تنها یک وزیر خارجه دارد و آن فرد، محمد جواد ظریف است اما آنچه بایستی هویدا می شد، عیان و در معرض قضاوت و نگاه مردم قرار گرفت: رهبر در پی دادن قدرت سیاسی به سپاه است.

و اوج آن عطای نشان بلندمرتبه ملی ذوالفقار به قاسم سلیمانی بود، در حالیکه رشادت و شجاعت وی در صحنه جنگ برون مرزی و برای اهداف نظام به محک گذاشته شد و نه در دفاع از میهن و مقابله با دشمن. شکی نیست که دشمن مورد نظر آیت الله خامنه ای، غرب و حضور قاسم سلیمانی در جبهه های جنگ عراق و سوریه تا لبنان و افغانستان با اهداف مذهبی و حکومتی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی به شمار می رود. اما طرفه اینکه نظام اسلامی ایران، تصمیم به آن گرفت که این نشان سلطنتی نظامی ذوالفقار را که از دوران قاجاریه و ناصرالدین شاه قاجار تثبت شده بود را همچنان حفظ کند و تنها با انجام تغییر در شکل و شمایل، آن را بر سینه یکی از مهمترین فرماندهان نظامی خود نصب نماید.

آخرین حضور ذهن ایرانیان از این نشان، استفاده بر روی حمائل محمد رضا شاه پهلوی بود که در دوره وی، چند امیر ارتش و خود شاه به این نشان مفتخر شده بودند. نشان دوره قدیم، مزین به شمائل حضرت علی در حالیکه ذوالفقار را در دست داشت نشان می داد و ذوالفقار جمهوری اسلامی با تغییر کلی نشان، با نصب فیروزه ای آبی در میان این مدال، تنها در اطراف آن با حروف ذوالفقار را دستنویسی کرده است.

نشانی رنگ پریده و بی تکلف که در مقابل نشان پهلوی، جلا و درخششی ندارد و بار دیگر مردم را به مقایسه ای وا داشت که این روزها و ماهها ذهن بسیاری از ایرانیان را به خود درگیر کرده است. رشادت شاه ایران در تثبیت قدرت کشور، ارتش مقتدر و میهن پرستی وی، در محک قیاس با فرماندهان فعلی، آن چیزی است که ذهن مردم را به خود مشغول داشته، و قاسم سلیمانی در پرتو این مقایسه، مانند نشانی که دریافت کرد، بسیار رنگ پریده و کدر به نظر می رسد.