اردوغان و بازی همزمان و متوازن با دو ابرقدرت جهان

آنکارا در تلاش برای ادامه سیاست توسعه‌طلبانه در منطقه

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه. عكس از:  AFP

ترکیه سیاست خارجی خود را متناسب با وضع موجود در منطقه‌‌ای پر از تنش و در جهانی دارای منافع متناقض، برنامه ریزی و تنظیم کرده است. هدف عمده از این سیاست که با ابزار‌ها و شیوه‌های گوناگونی از معامله و سازش‌ تا مداخله مستقیم نظامی، پیش برده می‌شود، تقویت حضور ترکیه با پیشینه عثمانی و تئوری اخوانی در گستره وسیعی از دریای مدیترانه تا آسیای میانه است. ترکیه در اجرای این سیاست از نیازی که دو ابر قدرت آمریکا و روسیه به وی دارند، بهره‌برداری و همزمان با هر دو کشور بازی سیاسی می‌کند.

اظهارات رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه در این اواخر، اشاره به این دارد که وی به روش توسعه‌طلبانه و رفتار تصادمی و ستیزه‌جویانه خود در منطقه ادامه خواهد داد. در حالی‌که وی پیش از این اظهارات، با جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا و با رهبران اروپا به شمول نخست وزیر یونان دیدار و گفت‌وگو کرده بود. وی همچنان به هدف عادی‌سازی روابط میان ترکیه و مصر، تماس‌هایی با قاهره نیز بر قرار کرده بود. گفتنی است که پس از پشتیبانی آنکارا از رژیم اخوان‌المسلمین در قاهره و حمایت از رهبران و اعضای اخوان‌المسلمین بعد از سرنگونی آن رژیم، روابط دوستانه میان این دو کشور به مقاطعه دشمنانه مبدل شده بود که اردوغان به هدف بیرون‌رفت از این حالت و ایجاد نزدیکی، به اجرای این تماس‌ها پرداخت.

اما با وجود آن همه نشست‌ها، دیدارها و تماس‌های گسترده، اردوغان بار دیگر بر حضور نیروهای خود در لیبی، آذربایجان، سوریه و خاورمیانه تأکید ورزید و گفت: «ما حضور خود را ادامه خواهیم داد». این اظهارات به این معنی است که اردوغان در لیبی در برابر اجماع بین‌المللی مبنی بر خروج جنگ‌جویان بیگانه از خاک لیبی و تداوم عملیات جست‌وجوی نفت و گاز  در مناطق مورد اختلاف در خاورمیانه قرار دارد و از سوی دیگر در پی تقویت حضور ترکیه در آذربایجان است، در حالی که آذربایجان دشمن ارمنستان و ارمنستان هم‌پیمان روس‌ها و ایرانی‌ها به حساب می‌آید. از سوی دیگر ترکیه با توافق روسیه، قطعه‌ای از خاک سوریه را اشغال کرده و به پشتیبانی از برخی از گروه‌های سوری وابسته به خود در زیر پوشش مثلث آستانه ادامه می‌دهد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آن‌چه که اردوغان را به پیشبرد چنین سیاست‌هایی جرأت داده اطمینان وی از عدم برخورد و تصادم با دو ابر قدرتی است که از همه بیشتر در جهان و در مرزهای ترکیه حضور و تأثیر دارند. وی برای دستیابی به اهداف داخلی نیز بر همین عامل تکیه کرده، از برنامه‌ها و سیاست‌های خارجی خود بی پرده سخن می‌گوید و در برابر حزب مخالف که به سبب مشکلات اقتصادی موجود، خواستار انتخابات زود هنگام است، ایستادگی می‌کند.

اردوغان معامله‌ها و مراودات پیچیده‌ای را با آمریکا و روسیه انجام می‌دهد و با آن‌ها چانه می‌زند؛ چون می‌داند که آن‌ها در پیشبرد سیاست‌های بین‌المللی و منطقه‌ای شان، نیازمند ترکیه هستند. رویدادها نشان می‌دهد که نقاط فراوانی برای برخورد و تصادم در روابط روسیه و ترکیه وجود دارد، اما به‌رغم آن مسکو به ادامه همکاری با آنکارا اصرار می‌ورزد.

به گونه مثال مواضع و منافع این دو کشور در قفقاز، اوکراین، سوریه و لیبی، در تضاد با همدیگر قرار دارد که می‌تواند زمینه‌ساز برخورد و تصادم باشد؛ چنان‌چه ترکیه از آذربایجان در برابر ارمنستان پشتیبانی می‌کند، در اوکراین از خواسته‌های کیف در شبه جزیره کریمه حمایت می‌کند، در ادلب و شمال سوریه به مخالفان بشار اسد و در لیبی به مخالفان ژنرال خلیفه حفتر کمک می‌کند. این‌ها همه در تضاد با مواضع و منافع روسیه قرار دارد و می‌تواند سبب دشمنی شود و هر دو کشور را رو در روی هم قرار دهد، اما با وجود آن، مسکو آنکارا را رها نمی‌کند و به همکاری با آن ادامه می‌دهد؛ چون روسیه در مواجهه با غرب به ترکیه نیاز دارد. سفر وزیر خارجه روسیه به آنتالیای ترکیه، نشان داد که روس‌ها و ترک‌ها به رغم تضاد مواضع و اختلاف نظر جدی در بسیاری از مسائل، استعداد و توانایی این را دارند که با همدیگر کنار آیند و به برای تقویت نفوذ خود در مناطق مورد توجه و جلوگیری از نفوذ طرف‌های دیگر، به معامله‌‌ها و توافق‌های تاکتیکی دست یابند.

البته هم‌چنان که روسیه در مقابله با غرب به ترکیه نیازمند است و به همین دلیل از موضع‌گیری‌های ترکیه که مخالف منافع آن است چشم پوشی می‌کند و به همکاری با آن ادامه می دهد، به همین ترتیب آمریکا نیز به دلائلی به ترکیه نیاز مند است؛ از این‌رو در برابر برخی از مواضع ترکیه که در تضاد با اصول پیمان ناتو و در مخالفت با منافع آمریکا و اروپا قرار دارد، از شکیبایی و اغماض کار می‌گیرد. ترکیه هم از این وضعیت استفاده کرده با هر دو ابر قدرت به گونه‌ای متوازن بازی می‌کند.

آمریکا در چند مورد به ترکیه نیاز دارد؛ از جمله آمریکا نیازمند حضور ترکیه در آذربایجان است تا با تقویت و تحریک آذری‌ها، ایران را زیر فشار قرار دهد. هم‌چنان آمریکا برای فشار بر اروپا به ترکیه نیاز دارد؛ از این‌رو با وجودی که پس از ورود جو بایدن به کاخ سفید، آمریکا روابط خود را با اروپا بهبود بخشیده است، اما برخی از مزاحمت‌های ترکیه به اروپا را نادیده می‌انگارد، تا اروپا همواره به آمریکا به عنوان برادر بزرگ، نیازمند باقی بماند، به ویژه در رویارویی با روسیه. به همین ترتیب، آمریکا محتاج ترکیه است تا در مسئله اوکراین موضع مشابه با واشنگتن اتخاذ کند. افزون بر آن آمریکا به ترکیه به عنوان یک پیمان‌کار فرعی نیز ضرورت دارد تا از هر نقطه بحرانی که واشنگتن بیرون می‌شود، آنکارا جایش را پر کند. مداخله نظامی ترکیه در لیبی و گفت‌وگوهای جاری برای جابجا شدن نیروهای ترکی در فرودگاه کابل، نمونه‌هایی از این مورد اند.

اما تا چه وقت ممکن است ترکیه اردوغان همزمان بر روی دو ریسمان مسکو و واشنگتن بازی کند؟ این پرسش را تحولات آینده پاسخ خواهد داد، به ویژه نتائجی‌ که قرار است از گفت‌وگوهای استراتژیک مورد اتفاق دو ابر قدرت، به دست آید.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه