حریفانی که از پای نیفتادند؛ ترامپ، زنان و مساله برابری

 

دو روز پیش از آخرین مناظره تلویزیونی دو نامزد نهایی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۲۰۱۶، روزنامه واشنگتن پست نواری صوتی را پخش کرد که انتظار می‌رفت همه‌ چیز را به نفع هیلاری کلینتن نامزد حزب دموکرات سر و رو کند. فایل صوتی واشتنگتن پست مکالمه دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوری خواه با بیلی بوش مجری برنامه « دسترسی به هالیود» بود. ترامپ در آن  مکالمه که در ۲۰۰۵ ضبط شده بود کلمات زشتی در مورد زنان می‌گفت و از این که به عنوان یک ستاره و سلیبرتی می‌تواند هر چه بخواهد با زنان بکند به خودش می‌بالید. درز این فایل به رسانه‌ها در واقع بزرگترین ضربه «تشکیلات» به یک نامزد غیرخودی و غیرمتعارف بود که سابقه بدرفتاری با زنان داشت و نزدیک به بیست زن او را متهم به بدرفتاری و آزار جنسی کرده بودند.

   برای دموکرات‌ها که درگیر مدیریت پس‌لرزه‌های نامه‌ جیمز کومی، رییس پیشین اداره‌ تحقیقات فدرال، به کنگره آمریکا در مورد بازگشایی پرونده ایمیل‌های شخصی هیلاری کلینتن بودند، پخش این فایل صوتی کمک می‌کرد تا اذهان عمومی را با استفاده از واکنش جمعی رای‌دهندگان و فعالان سیاسی ـ مدنی در برابر اظهارات به شدت زن‌ستیزانه ترامپ مدیریت کنند و مطمین شوند که در جریان کم‌تر از دو هفته مانده به انتخابات، حریف زمین‌گیر می‌شود و انتخابات را با تفاوت بسیار می‌بازد. محاسبه دموکرات‌ها و رسانه‌ها در مورد واکنش گسترده و همزمان طیف‌های گوناگون سیاسی و مدنی به مکالمه ترامپ درست بود، اما فهم بسیاری از تحلیگران و سیاست‌گذاران ازعمق تنش‌های سیاسی جامعه آمریکا، ریشه‌های تاریخی عصبیت‌های زن‌ستیزانه، نابرابری جنستیتی در سیاست، اجتماع و اقتصاد آمریکا ناقص بود. ترامپ با پشتاره‌ای از رسوایی اخلاقی، اتهام‌های بدرفتاری و آزارجنسی زنان، از سرناگزیری با یک پوزش قلابی و متکبرانه بسنده کرد و سپس به کارش ادامه داد.

زنی می‌بازد، اما زنان آماده‌ می‌شوند

پیروزی ترامپ برای زنان شهری آمریکا که اکثرا گرایش‌های لیبرال دارند و در شکل‌های مختلف برای برابری جنسیتی و تثبیت حقوق اساسی زنان در چارچوب جنبش‌های متمرکز و غیرمتمرکز اجتماعی و سیاسی دادخواهی کرده‌اند، بیدار کننده و تکان‌دهنده بود. آن‌ها به زودی دریافتند که فردی که قرار است در ۲۰ جنوری ۲۰۱۷ به عنوان رییس‌جمهوری کشور شان سوگند یاد کند در بهترین حالت ممکن تبارز دهنده اخلاقیات و تفکرات یک مرد جمهوری‌خواه صاحب اقتدار، سفیدپوست و ثروتمند است و در بدترین حالت ممکن کرکتری به نام دونالد ترامپ که تاریخچه مناسبات خانوادگی‌اش افتضاح‌‌آمیز است؛ متهم به آزار جنسی زنان است؛ از کاربرد کلمات و واژه‌های نژادپرستانه و ضد‌ آزادی‌های مدنی و جنسیت‌های مختلف باکی ندارد؛ رسانه‌ها را دشمن مردم آمریکا می‌خواند؛ معلولیت را به سخره می‌گیرد؛ و به نمایش زشت مردانگی‌اش می‌بالد.  هرچند بسیاری از این ویژه‌گی‌ها اخلاقی در صحنه عمومی  و سیاست آمریکا منحصر به ترامپ نبوده است، اما ترامپ در حافظه جمعی فعالان حقوق زن در آمریکا  تجسم و جمع‌آمد یکبارگی همه این رویه‌های نابرابر و تحقیر‌آمیز اجتماعی است. 

وقتی زنان زورآزمایی می‌کنند

یک روز پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ، ۵۰۰ هزار زن در واشنگتن دی سی در راهپیمایی‌ که معروف به مارش زنان شد، شرکت کردند. در ۴۰۰ شهر دیگر آمریکا نیز تظاهرات به صورت همزمان برگزار شد. جغرافیای این اعتراض محدود به ایالات متحده نماند. فعالان حقوق زن در نزدیک به ۸۰ کشور جهان در حمایت از این جنبش به خیابان‌ها ریختند. گستردگی و همزمانی این تظاهرات‌ ملیونی در تاریخ آمریکا بی‌مانند بود. هیچ جنبش اجتماعی پیش از این قادر نشده بود که پای نزدیک به ۵ ملیون معترض را یکجا به خیابان بکشد. دادخواهی برای برابری زنان، حقوق بشر، اصلاحات در خدمات بهداشتی، حفاظت از محیط زیست، حقوق اقلیت‌های نژادی، حقوق دگراندیشان و دگرباشان، و دیگر نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی از خواست‌های عمده معترضان بود. 

ترامپ مسقیم یا غیر مستقم بر تمامی خواسته‌های سیاسی که توسط مظاهره‌کنندگان در مارش زنان مطرح شد، در جریان کارزارهای انتخاباتی خودش تاخته بود. بی‌مورد نیست  که اعتراض بر پیروزی او از دلایل عمده بسیج همگانی زنان در آمریکا بدانند. ترامپ و تناقض‌های فکری و شخصیتی او به تعبیری در کالبد خفته و کم جان‌ جنبش‌های اجتماعی زنان نفسی تازه دمید و تکانه نیرومندی ایجاد کرد. بسیاری از فیمنست‌های برجسته‌ آمریکایی باور دارند که پیروزی هیلاری کلیتن احتمالا ظرفیت ایجاد چنین انگیزه و بسیجی را در زنان نداشت. استدلال این است که رفتن کلینتن به کاخ سفید قطعا می‌توانست گام بلند و نمادینی برای رسیدن به برابری جنسیتی باشد، اما از تب و تاب کنشگری سیاسی زنان در آمریکا می‌کاست. در حالی که پیروزی ترامپ و اعتراض بر سیاست‌گذاری های او صف‌های همبستگی زنان را فشرده‌تر ساخته است و آنان را در ابعاد گسترده‌تری به صحنه عمل آورده است.  

جنبش‌های هشتگی

داخواهی زنان برای برابری در سال ۲۰۱۷ به مارش تاریخی زنان یک روز پس از تحلیف ترامپ خلاصه نشد. در اکتبر ۲۰۱۷ نخست روزنامه نیویورک تایمز و سپس مجله نیویورکر به افشاگری‌های ویرانگری برعلیه هاروی واینستین از تهیه‌کنندگان نامدار هالیود دست زدند. گزارش‌های تحقیقی تایمز و نیویورکر پرده از تجاوز جنسی، بدرفتاری و آزار جنسی هنر پیشه‌گان زن توسط واینستین برداشت. دامنه این افشاگری پس از آن گسترده شد که الیسا میلانو، هنرپیشه آمریکایی از هوادارانش در شبکه اجتماعی تویتتر خواست که تجربه‌های شان را از توهین و آزار جنسی با عبارت MeToo# بنویسند. صد‌ها هزار زن در آمریکا و سراسر جهان به این کمپین پیوستند و اتهام‌های سنگین و مستدلی را بر علیه مردان ثروت و قدرت وارد کردند. 

ترامپ از این جنبش بی‌بهره نماند و زنانی که او را متهم به آزار جنسی کرده بودند بار دیگر جسورانه بر او شوریدند.

زنان حریفان اصلی ترامپ

 انتخابات میان دوره‌یی کنگره، برای زنان در آمریکا فرصتی شد تا انرژی اعتراض را خرچ کار برنامه‌ریزی شده سیاسی کنند و داد شان را از  ترامپ و سیاست‌های او در میدان سیاست بستانند. بیش از صد زن برای اولین بار به کنگره آمریکا راه یافتند و به این ترتیب میزان مشارکت زنان در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا به ۲۴ در صد رسید. این در صدی مشارکت در تاریخ آمریکا بی‌سابقه بوده‌است. با این پیروزی، دموکرات‌ها به سلطه جمهوری‌خواهان بر مجلس نمایندگان پایان دادند و نانسی پلوسی سیاست‌گر کارکشته این حزب را به کرسی ریاست مجلس نشاندند. این تحول را می‌توان نقطه چرخش توازن سیاست به نفع فعالان حقوق زنان دانست. در صورتی که بازرس ویژه رابرت مولر بتواند شواهدی مبنی بر تبانی رییس‌جمهوری با روسیه پیدا کند، سیاست‌گران زن از حزب دموکرات می‌توانند نقش عمده‌ای در تسهیل استیضاح احتمالی ترامپ بازی کنند. 

 و حرف آخر این که از مجموع ۱۴ نامزد احتمالی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری۲۰۲۰ شش تن آن‌ها زنان اند. ایتلاف احتمالی نامزدان زن می‌تواند یکی از آن‌ها را برنده انتخابات درون حزبی کند و به مصاف ترامپ بفرستد.