بازپروری مجرمان، بهترین گزینه برای مبارزه با تروریسم

تروریست‌ها برای جلوگیری از ردیابی، از رایانه‌ها، تلفن‌های همراه و نرم‌افزارهای رمزگذار استفاده می‌کنند

افرادی که مرتکب جرم و جنایت شده‌اند، افزون بر مجازات، باید بازپروری شوند - NOAH SEELAM / AFP

جهان معاصر تا به حال با خطرات و چالش‌‌های بسیاری روبه‌رو است؛ سقوط اتحاد جماهیر شوری و پایان جنگ سرد، به «پایان تاریخ» یا طلوع صبحی جدید مملو از صلح و هماهنگی در جهان، منجر نشد؛ در عوض، این تغییر تراکم، بیشتر مشکلات و تهدیدهای جدی جهانی از جمله درگیری‌های قومی، گسترش سلاح‌های کشتارجمعی، آلودگی محیط زیست، رشد ناموزون جمعیت، جرائم بین‌المللی و تروریسم را در پی داشت و هر چند همه موارد یاد شده به طور مستقیم بر رفاه و امنیت زندگی بشر تاثیر می‌گذارد، اما تروریسم جهانی به عنوان جدی‌ترین چالش زندگی در عصر حاضر به شمار می‌رود.

با آنکه تروریسم، یک پدیده کهن و قدیمی است، اما تهدیدی که هم اکنون ایجاد می‌کند بیشتر به نظر می‌رسد. شاید این امر به دلیل کاهش خطر جنگ جهانی متعارف است. افزون بر این، مناطق وسیعی از جهان در معرض حملات تروریستی قرار گرفت و در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، مرکز تجارت جهانی در نیویورک بزرگ‌ترین حمله تروریستی را شاهد بود.  با وجود اینکه تروریسم در مقایسه با سایر اقدامات خشونت‌آمیز به قربانی کمتری دارد و هرچند احتمال آماری کشته شدن هر یک از ما به دست تروریست‌ها اندک است، اما بشر همواره نگران تهدیدهای تروریستی است و دولت‌ها به مبارزه با آن توجه ویژه‌ای دارند. البته عمده‌ترین عامل نگرانی این است که تروریسم، ترس و ناامنی شدیدی در جامعه ایجاد می‌کند و تروریست‌ها غالبا بدون هشدار قبلی به غیرنظامیان بی‌گناه حمله می‌برند.

تروریست‌ها با نشان دادن ناتوانی دولت‌ها در محافظت از شهروندان خود، سعی دارند امتیازهایی بگیرند یا دولت‌ها را تضعیف و بی‌اعتبار کنند. افزون بر آن‌، از تروریسم به عنوان یک روش جنگی راهبردی کم‌هزینه استفاده می‌شود. تروریست‌ها برای ابراز اعتراض و خشم و پیشبرد ایده‌های مذهبی متعصبانه نیز به خشونت و تندخویی متوسل می‌شوند.

از سوی دیگر، مقابله با تروریسم هزینه اقتصادی بالایی دارد و کشورهای جهان همه ساله برای محافظت در برابر تروریسم داخلی و خارجی میلیاردها دلار هزینه می‌کنند. علاوه بر این‌، تروریسم حتی می‌تواند کل اقتصاد را فلج کند. به عنوان مثال، با هدف قرار دادن شمار اندکی از گردشگران در کشورهایی که منبع اصلی درآمد آن‌ها از گردشگری تامین می‌شود، می‌تواند صنعت گردشگری در این کشورها را  برای چند ماه کاملا مختل کند.

فناوری نیز به تهدیدهای تروریستی بُعد جدیدی افزوده است. به عنوان مثال، در سال ۱۶۰۵ «گای فاکس»، تروریست مشهور بریتانیایی که قصد داشت جیمز اول، پادشاه بریتانیا و مجلس را منفجر کند، ۲۹ بشکه مواد منفجره را زیر ساختمان مجلس بریتانیا برد؛ در حالی‌ که امروزه با توجه به پیشرفت فناوری، یک وسیله کوچک انفجاری هم می‌تواند به همان اندازه تاثیرگذار باشد. تروریست‌ها برای جلوگیری از ردیابی، از رایانه‌ها، تلفن‌های همراه و نرم‌افزارهای رمزگذار استفاده می‌کنند و برای جعل اسناد و گذرنامه،‌ ابزارهای پیشرفته‌ای را به کار می‌گیرند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از سویی احتمال دستیابی تروریست‌ها به سلاح‌های کشتارجمعی همچون سلاح‌های شیمیایی، بیولوژیکی یا هسته‌ای با هدف افزایش میزان تلفات بیش از حد معمول، خطر گروه‌های تروریستی را بیش از پیش افزایش می‌دهد. حادثه حمله فرقه آوم شینریکیو ژاپن با گاز سارین به متروی توکیو در سال ۱۹۹۵، نشان داد که تهدید تروریسم شیمیایی اکنون یک واقعیت است. تمایل برخی تروریست‌های متعصب به انجام عملیات انتحاری نیز سبب می‌شود خطر تروریست‌هایی که به سلاح‌های کشتارجمعی دسترسی دارند، تشدید شود.

تردیدی نیست که خطر تروریسم به دلیل نقشی که رسانه‌های خبری در نمایش صحنه‌هایی وحشت‌بار از عملیات تروریستی ایفا می‌کنند، پررنگ‌تر است و نگرانی از خطرات تروریستی در جامعه افزایش یافته است؛ به گونه‌ای که همگان احساس آسیب‌پذیری می‌کنند. تروریست‌ها هم البته این واقعیت ناگوار را درک کرده‌اند و می‌کوشند با بهره‌گیری از پوشش رسانه‌ای، مردم و دولت‌ها را در حالت دفاع دائم قرار دهند.

در حالی که کشورهای جهان در مورد نحوه برخورد با هزاران تن از شهروندانی که به سازمان‌های تروریستی مانند القاعده و داعش پیوسته‌اند، بحث و رایزنی می‌کنند، برخی، لغو تابعیت افراد یاد شده و ممنوعیت بازگشت آن‌ها به کشورهای متبوعشان را خواستارند. این نحوه برخورد به بهانه وحشیگری سازمان‌های تروریستی و ضرورت انتقام‌جویی از افراد وابسته به آن‌ها، مانع از دستیابی به یک راه‌حل عملی می‌شود و تروریست‌ها را از پیگرد قضایی عادلانه دور می‌کند. این در حالی است که در واقع، این جنگجویان باید به کشورهایشان بازگردند تا در دادگاه‌ها مورد پیگرد قضائی و قانونی قرار گیرند. به عنوان مثال، حدود ۴۳ هزار نفر از شهروندان خارجی از ۵۷ کشور، از دو سال پیش به این سو در شرایط تاسف‌آوری در زندان‌ها و اردوگاه‌هایی در شمال شرقی سوریه به سر می‌برند که کنترل آن‌ها در دست شبه‌نظامیان کُرد مورد حمایت آمریکا است. این در حالی است که دانمارک، بریتانیا و فرانسه از جمله کشورهایی هستند که مقام‌های آنان در تلاش برای لغو تابعیت این افرادند تا از بازگشت شهروندانی که در سایه دولت داعش زندگی می‌کردند، جلوگیری کنند.

شکی نیست که برخی از این بازداشت‌شدگان افرادی مجرم و جنایتکارند اما در این میان، بسیاری از افراد بی‌گناه (حدود هفت هزار کودک)، در شرایطی کاملا ناامیدکننده و در معرض خشونت، نبود مراقبت‌های بهداشتی و خطر بیماری کرونا قرار دارند و هرچند تصور بسیاری بر این است که با دور نگه‌داشتن تروریست‌های سابق و خانواده‌های آن‌ها و موافقت نکردن با بازگشت این شهروندان، امنیت در کشورهایشان بهتر تامین می‌شود، اما یک اشتباه فاجعه‌بار است؛ زیرا شرایط ناامیدکننده و وضعیت آشفته اردوگاه‌هایی که این افراد از جمله زنان و کودکان در آن‌ها نگهداری می‌شوند، می‌تواند نسل جدیدی از افراط‌‌گرایان را به بار آورد.

تردیدی نیست که اتخاذ یک رویکرد دوجانبه که ترکیبی از پیگرد قانونی عادلانه و ایجاد آشتی و سازش در صورت امکان، باشد، تنها گزینه موفقی است که جامعه جهانی می‌تواند برای شکست سازمان‌های تروریستی از آن استفاده کند. این دادرسی می‌تواند بنیانی اخلاقی ایجاد کند که به تضعیف چرخه انتقام منجر شود و نه تنها اهداف اخلاقی را برآورده کند بلکه برای تحقق اهداف امنیتی نیز سودمند باشد.

البته علاوه بر بازخواست کیفری، ما به آشتی و مصالحه نیاز داریم. در واقع، افرادی که مرتکب جرم و جنایت شده‌اند، افزون بر مجازات، باید بازپروری شوند و مسیر افراد بی‌گناه، از جمله کودکان و بسیاری از اعضای خانواده‌های جنگجویان تروریست، از جهادی‌ها و محیط آن‌ها جدا شود. این امر مستلزم بازگشت آن‌ها به کشورهایی متبوعشان است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه