بازگشت «هیمارس» به افغانستان کابوس فرماندهان طالبان

خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از افغانستان تحت پوشش آتش حمایتی راکت‌اندازهای هیمارس

راکت اندازهای هیمارس نیروی زمینی ارتش آمریکا از تیم گروه ویژه اسپارتان مستقر در کویت پیش از انتقال به افغانستان در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۲۳ آوریل ۲۰۲۱ دیده می‌شوند- U.S. Army

سه سال پیش در تاریخ سوم خرداد ۱۳۹۷ برابر با ۲۴ مه ۲۰۱۸، حمله راکتی ارتش ایالات‌متحده آمریکا در موسی قلعه واقع در ولایت هلمند افغانستان، ۵۰ نفر از رهبران ارشد گروه تروریستی طالبان را کشت. دقت این حمله بسیار بالا بود؛ تا جایی که هیچ کدام از اعضای ارشد طالبان که برای یک جلسه آنجا جمع شده بودند، زنده نماندند. این حمله راکتی با استفاده از راکت‌انداز ام ۱۴۲ هیمارس (M142 HIMARS) صورت گرفت. راکت‌اندازی که می‌تواند شش راکت توپخانه‌ای نقطه‌زن ام۲۶ یا ام۳۱ با کالیبر۲۷۷ میلیمتر و با برد دو تا ۶۹ کیلومتر شلیک کند یا به جای آن‌ها، از یک موشک زمین به زمین یا بالستیک تاکتیکی از نوع او جی او-۱۴۰ (MGM-140) با حداکثر برد ۳۰۰ کیلومتر استفاده کند.

به دنبال کاهش نیروهای آمریکایی شرکت‌کننده در عملیات پشتیبانی قاطع (Resolute Support)، نیروهای ائتلاف کمک بین‌المللی موسوم به آیساف (ISAF) در افغانستان، در دوران زمامداری دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین ایالات‌متحده، سامانه‌های راکت‌انداز هیمارس پس از حدود ۱۰ سال از این کشور خارج و به ایالات‌متحده آمریکا بازگردانده شدند. اما حالا به دنبال آغاز برنامه خروج نیروهای باقیمانده آمریکایی از افغانستان، روز سوم اردیبهشت ماه سال جاری برابر با ۲۳ آوریل ۲۰۲۱، فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (CENTCOM) انتقال یک مجموعه از سامانه‌های هیمارس متعلق به نیروی زمینی ارتش آمریکا مامور به تیم گروه ویژه اسپارتان را از کویت به افغانستان آغاز کرده است؛ سامانه‌هایی که قرار است در محافظت از نیروهای آمریکایی در حین خروج از افغانستان در هفته‌های آینده نقشی حیاتی ایفا کنند.

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و آسیب‌پذیری‌شان در برابر حملات طالبان را می‌توان به خروج نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق از افغانستان حدفاصل ۲۵ اردیبهشت تا ۲۶ بهمن ۱۳۶۷ تشبیه کرد. در ماه‌های نهایی خروج ارتش سرخ از این کشور، بمب‌افکن‌های سنگین توپولف۱۶کِی (Tu-16K) و توپولف۲۲او۳ (Tu-22M3) مناطق کوهستانی‌ را که نیروهای شوروی آن‌ها را تخلیه و رها می‌کردند، به‌شدت بمباران می‌کردند تا از شبیخون مجاهدین افغان به نیروهای در حال عقب‌نشینی روس جلوگیری کنند. حال نیروهای آمریکایی ضمن استفاده از دو فروند بمب‌افکن سنگین بی-۵۲ اِچ نیروی هوایی این کشور مستقر در پایگاه العدید در قطر، از راکت‌اندازهای هیمارس برای عملیاتی مشابه استفاده خواهند کرد.

هیمارس چگونه عمل می‌کند و چرا طالبان از آن وحشت دارد؟

نام هیمارس (HIMARS) سامانه ام۱۴۲ در حقیقت مخفف عبارت «سامانه راکت‌انداز توپخانه‌ای با مانورپذیری بالا» است. آنچه سامانه ۱۴۲ هیمارس را مهلک کرده، راکت‌های ۲۷۷ میلیمتری هدایت دقیق توپخانه‌ای آن از نوع ام۳۱ است. این راکت‌ها با سر جنگی شدیدالانفجار به وزن۲۰۰ پوند (۹۰ کیلوگرم) و فیوزهای انفجاری با قابلیت انفجار، به محض برخورد به هدف (فیوز تماسی)، پیش از برخورد (فیوز مجاورتی) و یا چند ثانیه پس از برخورد (فیوز تاخیری)، با استفاده از سامانه هدایتی اینرسی تقویت می‌شوند و با موقعیت‌نمای جهانی (جی‌پی‌اس) می‌توانند یک هدف شامل یک ساختمان کوچک را در منطقه شهری و روستایی مورد هدف قرار دهد؛ بی‌آن‌ که به خانه‌های اطراف آن آسیب بزند و غیرنظامیان را به قتل برساند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

علاوه بر راکت‌های هدایت‌شونده ‌ام۳۱، هیمارس از راکت‌های غیرهدایت‌شونده‌ ام۲۶، ام۲۶آ۱ و ام ۲۶ آ۲ نیز استفاده می‌کند. این راکت‌ها اگرچه هدایت‌دقیق نیستند اما به علت مجهز بودن به مهمات خوشه‌ای می‌توانند تعداد زیادی از نفرات دشمن و تجهیزاتشان را در یک محیط گسترده هدف قرار دهند. ام ۲۶ با برد دو تا ۳۲ کیلومتر می‌تواند ۶۴۴ بمبچه ام۷۷ را حمل کند و آن‌ها را در ارتفاع ۱۰ تا ۵۰ متری بر سر دشمن بپاشد؛ بمبچه‌هایی که پس از برخورد به زمین می‌توانند شمار زیادی از نیروهای طالبان را به هلاکت برسانند. در راکت‌های غیر هدایت‌شونده‌ ام۲۶آ۱ و ام۲۶ آ۲ که دارای حداکثر برد ۴۵ کیلومتر هستند، به علت حمل سوخت جامد بیشتر برای راکت موتورها، تعداد بمبچه‌ها به ۵۱۸ عدد کاهش یافته است.

علاوه بر راکت‌های ام۲۶ و ام۳۱، همانطور که در مقدمه ذکر شد، سامانه هیمارس می‌تواند یک موشک زمین به زمین اوجی‌او-۱۴۰ (MGM-140) با برد حداکثر ۳۰۰ کیلومتر شلیک کند. این موشک زمین به زمین تاکتیکی، دارای سامانه هدایت اینرسی تقویت شده با موقعیت نمای جهانی (جی‌پی‌اس) است و به همین دلیل همچون راکت‌های هدایت‌شونده‌ ام۳۱ دقت بالایی در برخورد به هدف دارد اما با توجه به آن که در مقایسه با این راکت‌ها برد بیشتری دارند، شعاع خطای آن‌ها در مدل آ، بی و ئی این موشک به ترتیب ۱۰، ۱۵ و ۵۰ متر است. مدل ام جی ام-۱۴۰آ بردی حداکثر ۱۲۸ کیلومتری دارد و می‌تواند تعداد ۹۵۰ بمبچه (مهمات خوشه‌ای) از نوع ام۷۵ ضدنفر را پیش از برخورد به هدف بر فراز آن بریزد.

این بمبچه‌ها اگر در حداکثر ارتفاع طراحی شده برای موشک پیش از رسیدن به زمین رها شوند، می‌توانند محیطی بالغ بر ۳۳ هزار مترمربع را آلوده کنند. اگر یک جنگجوی طالبان در فاصله کمتر از ۱۵ متری از هر یکی از این بمبچه‌ها در لحظه برخورد آن‌ها با زمین قرار داشته باشد، با ترکش آن‌ها کشته می‌شود. در مدل ام جی ام-۱۴۰بی و ام جی ام-۱۴۰ئی این موشک، که برد آن به ترتیب به ۱۶۵ کیلومتر و ۳۰۰ کیلومتر افزایش یافته، از آنجا که سوخت بیشتری برای برد بیشتر حمل می‌کنند، تعداد کمتری بمبچه حمل می‌شود.

سابقه رزمی هیمارس در افغانستان

همانطور که در بالا ذکر شد، سامانه‌های هیمارس نخستین بار حدود ۱۰ سال پیش از افغانستان سر درآوردند تا علیه افراط‌گرایان طالبان استفاده شوند. از آنجا که از این سامانه عمدتا برای هدف قرار دادن طالبان در مناطق شهری و روستایی استفاده می‌شد، نیروهای ارتش و سپاه تفنگداران دریایی آمریکا از راکت‌های هدایت دقیق ام۳۱ در این حملات استفاده کردند تا از تلفات ناخواسته غیرنظامیان و آسیب به اماکن مسکونی آن‌ها جلوگیری شود. این در حالی است که موشک‌های ام جی ام-۱۴۰ و راکت‌های ام۲۶ از مهمات خوشه‌ای استفاده می‌کنند و استفاده از آن‌ها در مناطق شهری و روستایی می‌تواند تلفات ناخواسته غیرنظامیان را به همراه داشته باشد.

در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۸۸ (۱۴ فوریه ۲۰۱۰)، استفاده طالبان از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی باعث کشته شدن آن‌ها در یک حمله راکتی با استفاده از این سامانه شد. در جریان آن حمله، ۱۲ غیرنظامی در کنار گروهی از جنگجویان طالبان در ولسوالی نادعلی از توابع ولایت هلمند کشته شدند. ابتدا تصور شد که این تلفات ناشی از ضعف سامانه هیمارس است و به همین دلیل، استفاده از آن‌ها در جنگ برای مدتی متوقف شد. اما تحقیقات آیساف نشان داد که علت این مسئله، احاطه شدن مخفیگاه رهبران طالبان با خانه‌های غیرنظامیان بوده است. پس از آن، استفاده از هیمارس دوباره از سر گرفته شد و  کشته شدن شماری از اعضا و رهبران طالبان را در پی داشت. به دنبال آن، تعداد زیادی از اعضای طالبان و فرماندهانشان در مهرماه ۱۳۸۹ به پاکستان گریختند.

حالا سامانه‌های هیمارس بار دیگر به افغانستان بازگشته‌اند؛ سامانه‌هایی که می‌توانند جایگزین توپخانه ارتش آمریکا، پس از خروج از افغانستان، باشند و از نیروهای زمینی و هوایی ارتش آمریکا و همچنین سپاه تفنگداران دریایی، در برابر حملات طالبان محافظت کنند. هر کدام از این راکت‌اندازها می‌توانند جای خالی مجموعه‌ای از توپ‌های کششی و خودکششی ارتش آمریکا و همچنین تعداد زیادی از خمپاره‌اندازها و سامانه‌های راکت انداز سبک، را پر کنند.