توافقات صلح و جنگ‌های بی‌پایان خاورمیانه

خاموش کردن آتش جنگ در خاورمیانه می‌تواند منجر به تأمین امنیت و آرامش در جهان شود

فرایند صلح لیبی، ممکن است بهترین گزینه برای برقراری ثبات و امنیت در خاورمیانه باشد. عكس از:  AFP

در حالی‌که فلسطینی‌ها بار دیگر از توافق خود برای برگزاری انتخابات سخن می‌گویند، لیبی‌ها فهرست شورای انتقالی ریاست جمهوری و نخست وزیری را که متشکل از چهار نفر می‌باشد اعلام کردند. از سوی دیگر صفحه جدیدی در روابط کشورهای خلیج فارس با قطر، باز شد و همه بر سر آشتی و ترک دشمنی و اختلاف به توافق رسیدند. در ارتباط به بحران شرق دریای مدیترانه، مذاکرات به گونه سری و علنی جریان دارد که امید است به توافقی منتهی شود؛ در افغانستان نیز مذاکرات میان آمریکا و طالبان به توافق بر سر آتش بس صورت گرفت تا بر جنگ بی‌پایان افغانستان نقطه پایان گذاشته شود.

پس تقریبا همه رویدادها در خاورمیانه تا این لحظه حکایت از توافق دارد؛ حتی مسائل  بسیار مشکل و پیچیده در همین مسیر به حرکت افتاده است. این‌ها همه نشانه این است که خاورمیانه از دایره جنگ و دشمنی بیرون می‌شود و به سمت دنیای صلح و آشتی گام بر می‌دارد.

اما وقتی به عقب بر می‌گردیم و به تاریخ نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که پس از جنگ جهانی دوم، خاورمیانه همواره صحنه جنگ‌های پی‌هم بوده است، گویا سرنوشت خاورمیان با جنگ گره خورده است. جنگ جهانی دوم بعد از پیروزی متفقین در نبرد «علمین» در خاک مصر، در ۱۹۴۶ پایان یافت؛ اما در ۱۹۴۸ جنگ فلسطین آغاز شد که تا به حال ادامه دارد. جنگ افغانستان هم در ۱۹۷۹ و در پی پیروزی انقلاب ایران در گرفت و هنوز هم جریان دارد.

این جنگ‌های پی‌هم و زنجیره‌ای در خاورمیانه که جنگ چهل ساله افغانستان نمونه‌ای از آن است، به یک معنی از نتایج و پیامدهای جنگ جهانی دوم به شمار می‌رود که چندی پیش کشورهای جهان در شرق و غرب دنیا هفتاد و پنجمین سال توقف آن را جشن گرفتند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از سوی دیگر، وقتی‌که جنگ گرم بر اساس نوعی از توافق به پایان می‌رسد، معمولا به جنگ سرد مبدل می‌شود. به گونه مثال جنگ فلسطین از ۱۹۷۳ به بعد در مسیر جنگ سرد افتاد و از درون این جنگ سرد، جنگ‌های گرم دیگری سر بر آورد و وضع امنیتی را در فلسطین و پیرامون آن بر هم زد. چنان‌چه در لبنان از ۱۹۷۵ به بعد تنور جنگ همواره داغ بوده که در نتیجه آن، جنگ میان دولت سُنیِ غزه و دولت شیعیِ لبنان متبلور در حزب‌الله از یک طرف و دولت یهود از طرف دیگر جریان یافته است.

در واقع معضل بزرگ و درد بی‌درمان خاورمیانه از ۱۹۴۶ آغاز شد؛ زمانی‌که این منطقه وارث غیر شرعی جنگ‌های اروپایی شد و هم‌چنان‌که خاورمیانه در جهان قدیم مرکز کره زمین به شمار می‌رفت، به صحنه جنگ‌های نیابتی، آزمایشگاه‌ سلاح‌های جدید و جنگ‌های سایبری برای قدرت های بزرگ مبدل گشت. عامل اساسی که خاورمیانه را در چنین وضعیتی قرار داده، موقعیت جغرافیایی آن است؛ از همین‌رو، اروپاییان که تا به حال در اسطوره‌های کهن خویش غوطه ور اند، این منطقه را حیاط خلوت خود تلقی می‌کنند.

با وجود این همه مشکلات عمیق و ریشه‌دار در خاورمیانه، باز هم صداهایی به گوش می‌رسد که به ثبات و امنیت این منطقه فرا می‌خواند، اما این واقعیت را باید پذیرفت که وضعیت جغرافیایی خاورمیانه در این هزاره از هر جای دیگر دنیا آشفته‌تر و مضطرب‌تر بوده و می‌باشد. البته نباید فراموش کرد که اوضاع آشفته افغانستان و سومالی به عنوان کشورهای همسایه خاورمیانه در آشفتگی آن تأثیر گذار بوده است، دو کشوری که به‌رغم کوچکی حجم شان، کانون آتشفشان جهان و نقطه بروز مشکلات در دنیا به شمار می‌روند.

البته آوردن ثبات و امنیت در جایی‌که همسایگانش در ناآرامی و بی‌ثباتی به‌سر می‌برند، غیر ممکن است. مطالعه تاریخ گذشته نزدیک هم نشان می‌دهد که در هر نقطه‌ای‌که بحرانی یا اضطرابی به وجود آمده در نقاط پیرامون خود تأثیر منفی گذاشته و اوضاع آن را به نابسامانی و ناهنجاری کشانده است. به همین ترتیب اثرات ویرانگر جنگ‌های کوچک داخلی در یک کشور، در قلمرو آن  محدود نمانده، بلکه شعله‌های آتش آن به مناطق دیگر به ویژه به مناطق همسایه نیز سرایت کرده است. به طور مثال جنگ داخلی سوریه، الگوریسم محاسبات (یکی از عوامل) حمله به کنگره آمریکا شد، هم چنان که جنگ افغانستان پایگاه حمله به مرکز تجارت جهانی در نیویورک شده بود. از این جهت باید قبل از همه چیز و بعد از همه چیز، برای خاموش کردن آتش در خانه همسایه تلاش کرد.

در رابطه به فلسطین که شراره جنگ و ناآرامی از آن زبانه می‌کشد و سایر نقاط جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، باید گفت که نه تنها کمک و پشتیبانی از توافق اخیر فلسطینی‌ها لازم است، بلکه هر آن‌چه را که در حل معضل فلسطین و نزدیک کردن جناح‌های فلسطینی کارساز است، بایست انجام داد؛ البته تحقق حداقل ثبات و آرامش در فلسطین در زمان و مکان معین، امکان پذیر است.

اما اگر جامعه جهانی در خاموش کردن آتش جنگ جدی است، بایست نخست در فکر خاموش کردن آتش بزرگ خاورمیانه باشد. نخستین گام در خاموش کردن این آتش بزرگ، با خاموش کردن آتش‌های کوچک آغاز می‌شود. شاید در نقشه راه ثبات و آرامش، لیبی آسان‌ترین مورد از این دست باشد؛ زیرا هم‌چنان که جنگ لیبی هزینه بسیار بزرگی نداشت، صلح آن نیز بسیار دشوار نخواهد بود. لیبی می‌تواند نقطه آغاز برای یک کامیابی آسان و گام نخست در نقشه راه صلح و ثبات باشد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه