در آمریکا تنها یک حزب وجود دارد اما با دو جناح

یک دیپلمات گفته بود حتی اگر اوباما خودش در سال ۲۰۲۱ رئیس‌جمهوری آمریکا شود، تحریم‌های ایران را برنمی‌دارد

شاید سیاست دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان تفاوت‌هایی داشته باشد، اما اولویت هر دو منافع آمریکا و امنیت ملی آن است- Chip Somodevilla/Getty Images/AFP

درحالی‌که رژیم ایران چشم‌به‌راه است تا سیاست دولت جدید آمریکا در رابطه با ایران روشن شود، تا این لحظه وضعیت برای ایران همچنان نامعلوم و غیرواضح است. ایران می‌بیند که از یک‌سو دولت جدید آمریکا نام حوثی‌ها را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف می‌کند و ازسوی دیگر اظهارنظرهایش درباره متحدان آمریکا، تند‌تر از دولت گذشته است. هم‌زمان با تاکید بر لزوم نزدیکی با عربستان سعودی، این بحث نیز مطرح می‌شود که «حوثی‌ها به کمک ایران تلاش می‌کنند تا غیرنظامیان را هدف قرار دهند».

هرچند دولت ایران، جو بایدن را اوبامای دیگری به حساب می‌آورد، اما از درک دو حقیقت مهم غافل مانده است:

حقیقت نخست این است که جو بایدن، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا، مسیر سیاسی خود را هفت سال پیش از انقلاب ایران آغاز کرده است؛ آنگاه‌ که در سال ۱۹۷۲ به عضویت کنگره انتخاب شد و بعد از آن شش‌بار پیاپی دیگر، به‌عنوان عضو مجلس سنا برگزیده شد و ۳۶ سال بدون گسستگی در این سمت کار کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۹ از این سمت استعفا کرد تا معاون رئیس‌‌جمهوری آمریکا شود.

جو بایدن در این مدت طولانی حضور در مجلس سنا، گاهی به‌عنوان عضو و گاهی به‌عنوان رییس در کمیته روابط خارجی مجلس سنا ایفای وظیفه کرده است. او در این مدت با رؤسای ‌جمهوری متعددی از احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه کار کرده و در تصمیم‌گیری‌ها درباره بسیاری از مسائل بین‌المللی دشوار و پیچیده سهم داشته و به زوایای پنهان و آشکار آن‌ها شناخت کامل پیدا کرده است. این‌ها همه از او یک سیاستمدار پخته، باتجربه و کارکشته در امور بین‌المللی ساخته است.

جو بایدن همچنین در مدت زمان کار خود، از مسائل مربوط به اسرائیل و اهداف و روابط آن با همسایگانش در خاورمیانه نیز شناخت و آگاهی کافی به‌دست آورده و چه در راهروهای کنگره و چه در پس پرده‌های کاخ سفید، از دولت اسرائیل پشتیبانی و حمایت کرده است. جو بایدن زمانی که به‌عنوان سناتور کار می‌کرد، در جریان یکی از نشست‌های داغ کنگره درباره کمک‌های نظامی و مالی ایالات‌متحده آمریکا به اسرائیل، خطاب به همکارانش گفته بود: «وقت آن فرا رسیده است که از پوزش خواستن به‌خاطر کمک به اسرائیل دست برداریم؛ زیرا کمک به اسرائیل بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری است که ما انجام می‌دهیم. اگر اسرائیلی نباشد، لازم است ایالات‌متحده آمریکا، اسرائیل دیگری بسازد تا از منافعش در منطقه حفاظت کند».

از همین‌جا است که از سال ۱۹۴۸ به این سو، درپی برگزاری هر انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا، این پرسش تکرار می‌شود که دولت جدید کاخ سفید با اسرائیل چه خواهد کرد؟ پاسخ هم همواره این بوده است: «دولت آمریکا به اسرائیل به‌طور غیرمحدود کمک خواهد کرد» و این‌که «کمک‌هایی که ایالات‌متحده آمریکا تاکنون به اسرائیل ارائه کرده است، بسنده نیست و برای جبران خسارت یهودیان در جریان جنگ جهانی دوم، کفایت نمی‌‌کند». البته رژیم ایران از این حقیقت به‌طور کامل آگاهی دارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حقیقت دوم که رژیم ایران از درک آن غافل مانده، جمله‌ای است که یک دوست دیپلماتم به من گفته بود و باور دارم که ایرانیان نیز آن را از زبان او یا همکارانش شنیده‌اند؛ آن جمله این است: «حتی اگر اوباما خودش در سال ۲۰۲۱ رییس ‌جمهوری آمریکا شود، تحریم‌های ایران را برنخواهد داشت». دوست یادشده جمله خود را چنین توضیح داده بود: «اعتماد یک‌بار صورت می‌گیرد، به رژیم ایران در سال ۲۰۱۵ اعتماد شد، اما این رژیم، اعتماد را حفظ نکرد؛ آنچه که ایرانیان از سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۲۰ انجام دادند، اعتماد را از میان برد و دیگر عقربه‌های ساعت هرگز به عقب برنمی‌گردد.»

 زمانی که دلارهای بلوکه‌شده ایران در پی امضای توافق هسته‌ای آزاد شدند، رژیم ایران از این فرصت بهره‌برداری خوبی نکرد و آن‌ها را در رفاه و آسودگی مردم خود به‌کار نگرفت، بلکه آن‌ها را برای بی‌ثبات کردن منطقه به‌دست گروه‌های شبه‌نظامی وابسته خود هزینه کرد. از این رو تصمیم یک‌جانبه ترامپ مبنی‌بر خروج از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸ ظالمانه نبوده و با منافع آمریکا هم تعارضی نداشته است. آنچه که ایران در میان سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ انجام داد، نیازی به شرح ندارد، بلکه اوضاع در عراق، یمن، سوریه و لبنان به‌روشنی گواه آن است. حتی مشاور رهبر جمهوری اسلامی ایران در همان سال گفته بود که ما بر چهار پایتخت عربی تسلط داریم.

با توجه به آن‌چه در بالا آمد، یک پرسش بسیار مهم مطرح می‌شود و آن این است ‌که آیا ایالات‌متحده آمریکا به نفع ایران از متحدان خود خواهد گذشت؟ این پرسش درحالی است که اوضاع پس از ۲۰۱۵ به روشنی نشان می‌دهد که جز بازگشت رژیم ایران به داخل مرزهای خود و احترام گذاشتن به حاکمیت دولت‌ها و قطع پشتیبانی از تروریسم، راه‌حل دیگری وجود ندارد. چنانچه پاسخ مثبت باشد و ایالات‌متحده آمریکا، تصمیم بگیرد که در مسیر یادشده گام بردارد، معنایش این می‌شود که در اینجا مصلحت اسرائیل مطرح است و می‌توان نتیجه گرفت تبانی اعلام‌نشده‌ای میان تل‌آویو و تهران صورت خواهد گرفت که قربانی آن منطقه عربی خواهد بود و سقوط نهایی محور مقاومت را درپی خواهد داشت. از این رو، گزینه «برد-برد» برای همه باقی می‌ماند که سیاست بر آن استوار است.

این احتمال نیز وجود دارد که پس از برگزاری انتخابات ایران در تاریخ ۱۸ ژوئن آینده، در میان‌مدت یا بلندمدت، توافقی با تهران بر سر یک «بسته کامل» انجام شود که در آن ایران امکان انتخاب آزاد را نداشته باشد و تعهدات برآمده از آن تدریجی و متقابل باشد. بر اساس این «بسته»، ایران موشک‌های خود را از یمن، عراق و سوریه بیرون می‌کشد و کاربرد آن‌ها را در لبنان به قید ضمانت، متوقف می‌کند؛ همان‌گونه که از ژوئیه ۲۰۰۶ به بعد چنین بوده است. این بسته توافقی به توافق هسته‌ای جدیدی بستگی دارد که جدیت و قاطعیت بیشتری داشته باشد و دست نیافتن تهران به سلاح هسته‌ای را تضمین کند و مانع گسترش تاسیسات هسته‌ای آن شود.

سفر قریب‌الوقوع ایلی کوهن، وزیر اطلاعات اسرائیل، در راس یک هیئت بزرگ به آمریکا هم برای بازنگری و نهایی‌سازی نسخه جدید برنامه فراگیری خواهد بود که قرار است از سوی دولت دموکرات‌ها پیشنهاد شود و برمبنای آن، کار مشترک میان اسرائیل و آمریکا، تنظیم شود.

شاید سیاست دموکرات‌ها با سیاست جمهوری‌خواهان تفاوت‌هایی داشته باشد، اما هر دو حزب در این اصل با هم متفق‌اند که منافع ایالات‌متحده آمریکا و امنیت ملی آن، در اولویت است؛ آن‌ها همچنین متفق‌القول‌اند که در سطح منطقه، امنیت اسرائیل در درجه اول و روابط با متحدان آمریکا، در درجه بعدی قرار می‌گیرد.

در سال ۱۹۶۰ که رقابت در انتخابات ریاست‌ جمهوری میان حزب دموکرات به رهبری جان اف.کندی و حزب جمهوری‌خواه به رهبری ریچارد نیکسون اوج گرفته بود، فیدل کاسترو گفت: «در ایالات‌متحده آمریکا، تنها یک حزب وجود دارد، اما با دو جناح.» 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه