پیروزی زلنسکی و شکست استراتژیک پوتین در اوکراین

آیا پایان سلطه الیگارش‌ها بر اوکراین فرا رسیده است؟

Tiziana FABI, Ludovic MARIN / AFP

اروپا آماده می‌شود بزرگترین ملتش در غرب تحت رهبری ناسیولیست‌ها از این اتحادیه خارج شود. در سوی دیگر قاره پارلمانی است که از کنترل قوه مجریه ناتوان است. همزمان با این تحولات پارلمان جدید اوکراین با امیدهای فراوان برای اینکه این کشور برای اولین بار از زمان فرو ریختن دیوار برلین از سیاست ورزی بد و اقتصاد بدتر رهایی یابد، انتخاب شد.

در قرن جدید اوکراین تاکنون دو لحظه انقلابی را تجربه کرده‌است. اولین بار زمانی که مردم این کشور در سال ۲۰۰۴ انقلاب نارنجی را در کیف شروع کردند و دفعه بعد در جنبش میدان در کیف در زمستان ۲۰۱۴/۲۰۱۵.

نه اینکه ولادیمیر پوتین خواهان پیوستن دوباره اوکراین به فدراسیون روسیه باشد. اما قصد روسیه این بود که سیستم فاسد اقتصادی روسی که توسط اولیگارش‌های وابسته به رئیس اداره می‌شود وعدم وجود حکومت قانونمند برای نظارت بر مجموعه الیگارشی- سیاسی در اوکراین ادامه یابد و این ملت قدرتمند ۴۸ میلیونی را از آینده‌ای اروپایی دور نگه دارد.

بعد از رسوایی‌های دو رئیس جمهور مورد تایید کرملین در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۱۴ رئیسان جمهور جدیدی انتخاب می‌شدند که اعلام می‌کردند قصد این را دارند که اوکراین را به اتحادیه اروپا یا ناتو نزدیکتر کنند. با این وجود این افراد کار زیادی برای شکستن شبکه سیاسی-الیگارشی نکردند.

علاوه بر این ریاست جمهوری و پارلمان اوکراین توسط دو نیروی متضاد کنترل می‌شد و به این دلیل تصویب قوانین برای اصلاح و به روز رسانی کشور را اگر غیرممکن نبود، دست کم بسیار دشوار بود.

پس از گذشت پنج سال از ریاست جمهوری یکی از الیگارش‌ها، پترو پروشنکو که حامی الیگارش‌های دیگر بود، یک مصلح جوان به نام ولادمیر زلنسکی با اکثریت قدرتمند ۷۳ درصدی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد.

با این وجود او برای تصویب قوانین لازم برای اصلاح باید اکثریت در پارلمان داشته باشد. آرای انتخابات یکشنبه هنوز در حال شمرده شدن‌اند، ولی به نظر می‌رسد زلنسکی در نهایت اکثریت صندلی‌های پارلمان را به دست آورده است. انتخابات پارلمانی اوکراین بخشا سیستم لیست‌های احزاب سیاسی دارد و بخشا نظام انتخاب نمایندگان بالای لیست.

این اولین بار است که رئیس جمهور و پارلمان با هم هماهنگ‌اند.

بعضی از تحلیلگران سیاسی در کیف این امید را دارند که رئیس جمهور و پارلمانی که دو سوم نمایندگان آن با لیست‌های احزاب سیاسی ملی انتخاب شده‌اند و تازه وارد هستند، بتوانند در اوکراین تحولی ایجاد کنند.

هیچکدام از دیگر احزاب سیاسی از جمله جریان سیاسی طرفدار روسیه یا اوکراینی‌های روس زبان که هیچگاه امید پیوستن دوباره به سرزمین بزرگتر مادری‌شان را از دست نداده‌اند، نتوانستند بیش از ده درصد آرا را کسب کنند.

احزاب سیاسی دیگر که به سیاستمداران نزدیک به اولیگارش‌ها مانند پروشنکو یا یولیا تیموشنکو وابسته بودند نیز هر کدام ۸ درصد کسب کردند.

زلنسکی حدود ۱۲۶ صندلی را از سیستم لیست احزاب از آن خود کرده ولی تخمین زده می‌شود حدود ۱۰۰ کرسی دیگر را نیز با سیستم نفرات بالای لیست به دست آورده باشد. بدین ترتیب او می‌تواند در پارلمان ۴۵۰ نفری اوکراین اکثریت را کسب کند. در گذشته کرسی‌های فردی که بر اساس اکثریت رای‌های محلی انتخاب می‌شدند را افراد نزدیک به الیگارش‌ها و فعالان اقتصادی در دست خود می‌گرفتند. این افراد عملیات‌های خرید رای در مناطق فقیرتر کیف یا شهرهای فقیرتر اوکراین داشتند، که بوسیله آن انتخاب افرادشان یا خودشان را تضمین می‌کردند.

قیمت خریدن یک کرسی در پارلمان حدود ۲-۳ میلیون دلار است، ولی اگر قراردادهای بخش عمومی با کمک نمایندگان فاسد به دست الیگارش‌ها بیفتد، از دیدگاه آنها مبلغ هزینه شده برای این کرسی‌های سرمایه‌گذاری پرسودی تلقی می‌شود.

نتیجه این نظام فاسد این است که سرانه تولید ناخالص داخلی اوکراین فقط حدود یک چهارم همسایه‌اش لهستان است. اگر الیگارش‌ها یا مجرمان بتوانند کرسی‌های پارلمانی که به افراد مصونیت قضایی نیز می‌دهند را بخرند، این فساد در همه جای اقتصاد و ادارات دولتی پخش خواهد شد و به شهرها و روستاهای کوچک خواهد رسید.

اگر زلنسکی با اکثریت آرایی که در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی اکنون به دست آورده و با گماردن مصلحان شفاف در اصلاح پلیس، دادستانی عمومی، سرویس‌های امنیتی و قضایی اقدام به اصلاح آنها بکند، اوکراین می‌تواند پیشرفت داشته باشد.

آندرس آسلوند، اقتصاددان و متخصص اقتصادهای پس از دوران شوروی روسیه و اوکراین پیشنهاد می‌دهد قوانین برای فروش خصوصی زمین تصویب شود، سرمایه‌گذاری خارجی جذب شود و همچنین پس‌اندازهای داخلی به سرمایه گذاری وارد شوند. با این اقدامات رشد اقتصادی اوکراین از حدود ۲-۳ درصد به هفت درصد خواهد رسید.

اوکراینی مرفه‌تر که در آن پول‌های خوب به دست آمده از فعالیت‌های اقتصادی قانونی جای پول‌های به دست آمده از راه فساد و تجارت‌های غیرقانونی را می‌گیرد، برای پوتین نگران کننده خواهد بود.

الحاق کریمه توسط روسیه موضوعی حل نشده باقی می‌ماند. اکثر آنهایی که در اوکراین در انتخابات پیروز شدند با اشغال نظامی کریمه و فعالیت‌های هم کریمه و هم دنباس مخالفند. ولی اوکراینی در حال رشد و با انرژی که در حال ورود کامل به حلقه دموکراسی‌های اروپایی است، برای پوتین و دیدگاه ناسیونالیستی روسی‌اش ضربه‌ای محکم خواهد بود.

پوتین در کرملین نشسته و نظاره‌گر ناتوانی اتحادیه اروپا و ایالات متحده و کانادا - با ۱/۳ میلیون اوکراینی‌تبارش - در حمایت از اوکراین است. لیست مشکلات حل نشده اروپا کوچکتر نمی‌شود: برگزیت بریتانیا، مسائل کشورهای غرب بالکان، دولت‌های ناکارآمد در جنوب و شرق مدیترانه که پناهندگان و مهاجران را بیرون می‌اندازند، ترکیه‌ای که استخراج‌های بی‌ثبات کننده در دریای قبرس  و اوکراین از سال ۲۰۰۴ به این سو می‌کند.

اما اکنون بارقه‌ای از امید به وجود آمده که مردم اوکراین که تاکنون دو بار تظاهرات انقلابی صلح آمیز به راه انداخته‌اند، بالاخره برای جایگزینی سیاست ورزی الیگارشی با دموکراسی به صندوق رای روی آورده‌اند.

© The Independent