ایران همچون یک گروگان؛ چهره بی‌نقاب یک حکومت

سخنان علی خامنه‌ای صریح‌تر از آن بود که بتوان با گفتن دروغ‌هایی دیگر معنای آن را در افکار عمومی تغییر داد

رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی تلویزیونی روز جمعه ۱۹ دی‌ماه ۹۹- Khamenei.ir

سخنرانی روز جمعه ۱۹ دی ماه ۱۳۹۹ علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، را باید یک سخنرانی تاریخی دانست که چکیده و بیانگر ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی و رهبری آن است: از بی‌اعتنایی به جان و زندگی شهروندان ایرانی گرفته، تا برجسته کردن تمام محورهایی که در چهار دهه گذشته در تضاد آشکار با منافع ملی ایران و ایرانیان بوده اند و با این حال، بی‌وقفه و با پرداخت هزینه آن از سوی مردم پیگیری شده‌اند.

علی خامنه‌ای در این سخنرانی به چند موضوع مهم می‌پردازد که با در کنار هم گذاردن آنها می‌توان تصویری روشن و بدون خدشه از نظام اسلامی را پیش روی خود دید؛ آن هم به روایت کسی که بیش از سه دهه رهبری این نظام را برعهده داشته است.

محورهای اصلی سخنرانی خامنه‌ای عبارت بودند از ریشه‌ها و دلایل انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی و تعریف ماهیت و هدف نظام اسلامی از یک سو و تببیین روابط و مناسبات این نظام هم در سطح داخلی در قبال شهروندان ایرانی وهم در سطح جهانی در برخورد با دیگر کشورهای جهان.

اعتراض و انقلاب خوب است، اما علیه دیگران

او در سخنرانی روز جمعه خود، به مناسبت حوادث ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶، بار دیگر روایت رسمی و غالب جمهوری اسلامی از تاریخ معاصر و ریشه‌ها و دلایل انقلاب سال ۵۷ و استقرار نظام جمهوری اسلامی را تکرار کرد؛ روایتی تحریف شده‌ که در غیاب تاریخ‌نگاری مستقل به عنوان تنها روایت موجود از تاریخ در رسانه‌های حکومتی بازتاب می‌یابد.

او در ارزیابی خود از حوادث پیش از انقلاب و از جمله تظاهرات ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶ در قم، اعتراضات منجر به سرنگونی رژیم شاهنشاهی را نتیجه «خشم و شدت اعتراض مردم به رژیم دیکتاتور، وابسته، فاسد، ضد دین، اشرافی و طبقاتی» پهلوی می‌داند و از آن تمجید می‌کند.

رهبر جمهوری اسلامی اما همزمان، اعتراضات دی ماه سال ۹۶ و آبان ۹۸ را که تجلی خشم و اعتراض مردم به رژیمی دیکتاتور و فاسد بود، یکسره نادیده می‌گیرد؛ اعتراضاتی که با دستور شخص او به خشونت‌بارترین شکل ممکن به خون کشیده شد.

او در مقابل در یادآوری کسانی که در دی ماه سال گذشته با شلیک موشک‌های سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری اوکراینی جان خود را از دست دادند، و حتی فراتر از آن، کسانی که در مراسم خاکسپاری قاسم سلیمانی کشته شدند، به سادگی هرچه تمام‌تر عمل کرد و با گفتن تنها یک جمله از حوادثی که ملت ایران هنوز داغدار آن هستند، گذشت.

این رویکرد به معنای آن نیست که او مرگ هرکسی را سرسری می‌گیرد. در همین سخنرانی، او سخن خود را با یاد قاسم سلیمانی و «ابومهدی عراقی» و کسانی که همراه آنها کشته شدند و آغاز کرد و به تمجید از محسن فخری‌زاده و محمد تقی مصباح یزدی پرداخت.

بی‌اعتنا به زندگی، جان و سلامت شهروندان

چنین نگاهی به شهروندان ایرانی، و ارجحیت تام و تمام نیروهای گروه حاکم و منافع آنان اما تنها بحثی نظری و تاریخی نیست و  پیامدهای عملی بسیار پرهزینه و مرگباری برای شهروندان ایرانی در پی داشته است.

بارزترین نمونه بی‌توجهی جمهوری اسلامی به خواست عمومی مردم را می‌توان در رد و نادیده انگاشتن یکی از ابتدایی‌ترین وظایف هر حکومت در دنیای امروز، یعنی تامین سلامت همگانی دانست.

پاسخ منفی رهبر جمهوری اسلامی به خواست همگانی مردم ایران برای دسترسی به واکسن کرونا، چنان بهت‌آور، شگفت‌انگیز و غیرقابل دفاع بود که تقریبا بلافاصله تمامی دستگاه تبلیغاتی نظام و چهره‌های مختلف آن کوشیدند با طرح مباحثی دیگر، بر این بی‌توجهی و بی‌اعتنایی به جان و سلامت مردم، جامه‌ای از توجیهات مختلف بپوشانند.

اما سخنان علی خامنه‌ای صریح‌تر از آن است که بتوان با گفتن دروغ‌هایی دیگر، یا دادن وعده‌های بی‌سرانجام تازه، معنای آن را در افکار عمومی تغییر داد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

علی خامنه‌ای، با فراموش کردن ادعاهای قبلی خود و پیروانش در مورد تحریم دارویی جمهوری اسلامی، آشکارا گفت که شخصا به مسئولان نظام دستور داده که ورود واکسن‌های تولید آمریکا و بریتانیا، تنها واکسن‌های فعلا تایید شده کرونا در جهان، به کشور ممنوع است زیرا، از نگاه مبتنی بر توطئه او و بدون ارایه هیچ سند و مدرکی، به آمریکا و انگلیس اعتمادی نیست و آنها می‌خواهند واکسن‌های خود را بر روی ملل دیگر آزمایش کنند.

برای او اهمیتی ندارد که گفته‌هایش با واقعیت‌ها در تضاد مطلق باشند. اشاره‌ای به تزریق این واکسن‌ها که دوران آزمایش خود را سپری کرده‌ و هم اکنون به شهروندان بریتانیایی، آمریکایی و اروپایی داده می‌شود، نمی‌کند و جان و سلامت مردمان یک کشور را به دیگر مسایلی پیوند می‌زند که آنها نیز یکسره با حیات و امنیت گروهی گره خورده است که توانسته تحت نام جمهوری اسلامی، برای بیش از چهار دهه بر منابع و ثروت ایران تسلط یابد و سرنوشت جمعی شهروندان ایرانی را رقم بزند.

تحریم و برجام، موشک و نفوذ منطقه‌ای

علی خامنه‌ای در این سخنرانی، به صراحت تمام بر چند ویژگی اصلی دیگر، که همگی از مولفه‌های اصلی هویت‌بخش و شکل‌دهنده به «جمهوری اسلامی» هستند نیز تاکید کرد.

به نظر می‌رسد اطمینان یافتن از اینکه جو بایدن، رویکردی بسیار نرم‌تر از دونالد ترامپ را در قبال جمهوری اسلامی در پیش خواهد گرفت، به سنت مالوف رهبران جمهوری اسلامی، موجب صریح‌تر و تندتر شدن لحن رهبر علی خامنه‌ای شده است.

او با تاکید بر ضرورت برداشته شدن هرچه سریع‌تر تحریم‌ها، راه را برای مذاکره با آمریکا باز گذاشت، اما کوشید با تاکید بر سه محور اصلی مورد مخالفت، بر قدرت چانه‌زنی خود در مذاکرات احتمالی پیش رو بیفزاید.

تاکید بر ادامه فعالیت‌های هسته‌ای که ظن آن می‌رود با هدف دستیابی به سلاح اتمی انجام می‌گیرد، گسترش برنامه‌های موشکی که موجب نگرانی کشورهای منطقه و اروپا شده و نیز تداوم قطعی حمایت از گروه‌های هوادار خود در منطقه، نشان می‌دهد که او به خوبی از تمامی سیاست‌هایی که منجر به ضربه‌های بسیار سنگین و پرهزینه به منافع ملی ایرانیان و جایگاه ایران در جهان شده، آگاه است اما اهمیتی برای این هزینه‌ها قایل نیست زیرا که تداوم حکمرانی خود را در گرو پیگیری همین سیاست‌ها می‌داند.

این محورها همگی به یکدیگر وابسته‌اند و رهبران جمهوری اسلامی به‌خوبی از تضاد میان منافع خود و منافع ملت ایرانی به‌خوبی آگاه هستند و اکنون حتی دیگر برای پنهان کردن آن نیز تلاش نمی‌کنند.

از نگاه علی خامنه‌ای که می‌کوشد قبل از مرگش، راه و مسیر آینده جمهوری اسلامی را تئوریزه و مشخص کند، همه این مولفه‌ها، یعنی از جنگ افروزی در منطقه تا سرکوب در داخل، و از بی توجهی و حتی تشویق فساد گسترده سیستماتیک تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» گرفته تا بی‌اعتنایی به جان و سلامت شهروندان، مجموعه‌ای به هم پیوسته هستند که رعایت همه آنها برای رسیدن به آنچه که او آن را «تمدن نوین اسلامی» می‌خواند ضرورتی قطعی دارد.

او در این سخنرانی، چهره، خاستگاه و مقصد جمهوری اسلامی و نیز روش رسیدن به این مقصد را بدون پرده‌پوشی ترسیم کرده است.

این صراحت، این امکان را در عین پدید می‌آورد که هم هواداران جمهوری اسلامی و هم مخالفان آن، همزمان و توامان دریابند که از چگونه حکومتی حمایت می‌کنند و یا مخالف چیستند. اکنون دیگر بحث بر سر تعریف جمهوری اسلامی و ویژگی‌های آن و احتمال اصلاح و تغییرات درونی در آن نیست. یک سوال بیشتر وجود ندارد: جمهوری اسلامی آری یا خیر.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه