جورج بلیک جاسوس جنگ سرد در سن ۹۸ سالگی در روسیه درگذشت

او در سال ۲۰۰۷ مورد تقدیر ولادیمیر پوتین قرار گرفت و درجه سرهنگ دوم در کا‌گ‌ب سابق را دریافت کرد

جورج بلیک -Yury MARTYANOV / Kommersant Photo / AFP

جورج بلیک، خائن بدنام بریتانیایی و جاسوس دو جانبه جنگ سرد، در سن ۹۸ سالگی در روسیه درگذشت.

فعالیت‌های بلیک برای اتحاد جماهیر شوروی به کرّات باعث نقش بر آب شدن کارهای اطلاعاتی بریتانیا شد و به مرگ ده‌ها مامور غربی انجامید.

به عنوان جاسوسی در داخل ام‌آی۶، او هویت صدها ماموری را که در دهه ۱۹۵۰ میلادی در اروپای شرقی فعالیت داشتند، فاش ساخت که منجر به قتل بسیاری از آنان به دستور مسکو شد.

وقتی نهایتا هویت او به عنوان جاسوس شوروی در سال ۱۹۶۱ آشکار شد، او نفس راحتی کشید، چرا که می‌دانست چنان سرنوشت مرگباری انتظارش را نخواهد کشید. به جای آن، او به ۴۲ سال حبس در زندان اسکرابز وارموود لندن محکوم شد.

اما او ۵ سال بعدتر به کمک دو کنشگر صلح از زندان گریخت و با یک خودرو ون از بریتانیا بیرون برده شد.

او ادامه زندگی خود را در روسیه سپری کرد؛ جایی که تا امروز هم یک قهرمان ملی تلقی می‌شود.

سرگی ایوانوف، سخنگوی آژانس اطلاعاتی امور خارجه روسیه، در روز «باکسینگ» با اعلام خبر مرگ او گفت: «خبر تلخی رسیده مبنی بر این که جورج بلیک اسطوره‌ای درگذشت. او در اثر کهولت سن درگذشت و قلبش از کار ایستاد.»

اما در بریتانیا، جرایم او که منجر به مرگ چندین شد، همواره عامل تنفر شدیدی از او بوده است.

وقتی از تونی بلر درخواست شد به بلیک اجازه دهد به بریتانیا بیاید تا از نوادگان خود دیدار کند، نخست وزیر وقت به حامیان این جاسوس گفت اگر او به بریتانیا یا هر کشور دیگری در اروپای غربی سفر کند، بلافاصله بازداشت خواهد شد.

بلیک که در سال ۱۹۲۲ در روتردام به دنیا آمد، در دوران جنگ جهانی دوم به بریتانیا گریخت و در سال ۱۹۴۴ به واحد اطلاعات مخفی آن کشور، یا ام‌آی۶، پیوست.

پس از جنگ، او به مطالعات روسیه در دانشگاه کمبریج روی آورد و سپس در سال ۱۹۴۸ به سئول اعزام شد تا درباره دولت‌های کمونیستی کره شمالی، چین و شوروی، اطلاعات جمع کند.

اما بعد از آن که نیروهای کره شمالی او را در سال ۱۹۵۰ بازداشت کردند و مورد شست‌و‌شوی مغزی قرار دادند، موضع خود را عوض کرد و به کشورش خیانت کرد.

بعد از آزادی‌اش، ام‌آی۶ او را به برلین دو پاره اعزام کرد و اولین بار در آنجا بود که او به ارسال رازهای دولت‌های غربی به مقامات روسی دست برد.

او در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۲ گفت: «من ماهی یک‌بار با فرمانده‌ای از شوروی ملاقات می‌کردم. فیلم‌هایی را به او می‌دادم و با هم گپ می‌زدیم. گهگاهی هم یک لیوان شامپاین با هم می‌نوشیدیم.»

احتمالا بزرگترین خیانت او افشای تونل مخفی زیرزمینی در این شهر چند پاره آلمان بود  که از منطقه تحت کنترل آمریکا وارد منطقه متعلق به شوروری می شد و به ماموران غربی اجازه می‌داد با استراق سمع سیم‌های زیرزمینی، مکالمات روس‌ها را زیر نظر بگیرند.

چرا این کار را انجام داد؟ او در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۱ گفت که این کار را به خاطر کمونیسم انجام داده است که «ایده‌آلی بود که اگر می‌شد بدان دست یافت، دست آخر ارزش تمام این کارها را داشت.»

او افزود: «به نظرم این کار ممکن بود و من هم آنچه از توانم برمی‌آمد، برای کمک به تحقق آن انجام دادم تا چنان جامعه‌ای ساخته شود. از آن زمان ثابت شده که تحقق این جامعه ممکن نیست. ولی به نظرم ایده‌ای شریف است و به زعم من، انسانیت باید بدان برگردد.»

در سال ۱۹۶۱ بود که تازه جرایم او رو شد.

یک خائن لهستانی فاش ساخت که جاسوس‌هایی در قلب آژانس اطلاعاتی بریتانیا وجود دارند و گرچه نشانه‌های موجود به بلیک ختم می‌شد، ولی این قضیه آنقدر برای روسای او در ام‌آی‌۶ دور از ذهن بود که از همان آغاز آن را کنار گذاشتند. شش ماه بعد اما، وقتی همسر یکی از دوستان بریتانیایی او نیز انگشت نشانه را به سمت او به عنوان یک جاسوس دوجانبه گرفت، خانه پوشالی و فریب‌آمیز او فرو ریخت و بازداشت شد.

وقتی او در سال ۱۹۶۶ از زندان اسکرابز وارموود گریخت، همسرش گلیان، و سه فرزند خود را رها کرد.

او سپس با یک زن روس به نام آیدا ازدواج کرد و از او یک پسر به نام میشا دارد. خود نیز نام روسی گرگوری ایوانویچ را برگزید و تا پیش از بازنشستگی در یک انستیتوی امور خارجی کار می کرد.

او در سال ۲۰۰۷ مورد تقدیر ولادیمیر پوتین قرار گرفت و درجه سرهنگ دوم در کا‌گ‌ب سابق را دریافت کرد.

به گونه‌ای قابل توجه، او در ادامه زندگی خود معتقد بود که نهایتا آنچه انجام داده، درست بوده است. او در مصاحبه‌ای به مناسبت نود سالگی‌اش گفت: «با نگاهی به گذشته خود در زندگی به نظرم همه چیز به شکلی منطقی رخ داده و روند طبیعی خود را طی کرده است.»

© The Independent