صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود

در افغانستان آیین‌های تاریخی رونق گذشته خود را ندارند

امشب آخرین شب پاییز است و از فردا زمستان رسما حضور خود را بر هویت اقلیم تحمیل می‌کند. روز اول دی‌ماه، خورشید در پایین‌ترین حد خود قرار می‌گیرد. به همین دلیل در نیمکره شمالی، شب قبل از اول دی‌ماه، درازترین شب سال محسوب می‌شود. اما از آن‌سو و در نیمکره جنوبی اول، دی‌ماه درازترین روز خود را پی خواهد گرفت. کوتاهی و درازی شب و روز، یک مسئله کاملا بدیعی و طبیعی است که هرساله تکرار می‌شود ولی برای مردمان عهد کهن، این کوتاهی و درازی روز و شب، حامل پیام‌هایی آسمانی بود که بر زندگی‌ آن‌ها نیز اثر مستقیم داشت. در جغرافیای بزرگی که آریانای کهن نامیده می‌شد و در شاهنامه آن را ایران بزرگ نوشته‌اند، شب آخر پاییز به نام شب یلدا خوانده می‌شد و مراسم و نیایش‌های خاص خود را داشت. از آن جغرافیای بزرگ تک‌نام کهن، حالا کشورهای چون ایران، افغانستان، تاجیکستان و چند کشور دیگر منشعب شده‌اند اما رسم و رواج‌های کهن، به‌صورت کمابیش مشابه در این کشورها برگزار می‌شود.

یلدا، واژه‌ای سریانی است که معنای «تولد» می‌دهد. این واژه بعدها به زبان عربی نیز وارد شد؛ با همان معنای تولد. جشن شب یلدا بیشتر به آیین مهرپرستی یا میتراییسم بازمی‌گردد. بر اساس باورهای آیین مهرپرستی، شبی که میترا از دل سنگی در غاری متولد می‌شود به نام شب یلدا و شب تولد این ایزدمهر نام‌گذاری می‌شود. از سوی دیگر در باور برخی دیگر از مردم، شب یلدا به دلیل طولانی‌ترین غیبت خورشید، شبی شوم به حساب می‌آمده است و مردمان برای اینکه شومی این شب دامن آنان را نگیرد، تمام شب را تا سحر به شب‌زنده‌داری سپری می‌کردند. این آیین با هجوم اسکندرمقدونی به ایران بزرگ آن زمان، تا روم هم رفت و در آنجا به دین مسیحیت نیز وارد شد . گفته می‌شود ۲۵ دسامبر که به‌عنوان روز تولد حضرت عیسی در نظر گرفته شده است، در اصل روز تولد ایزدمهر است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با ورود اعراب و نفوذ دین اسلام در ایران بزرگ، ادیان مختلف کم‌کم منسوخ شدند و برگزاری آیین‌ها و جشن‌های آن‌ها نیز به فراموش سپرده شدند اما در باورهای عامه همچنان باقی ماندند و سینه‌به‌سینه به نسل‌های بعد منتقل شدند.

از آغاز قرن ۲۰ که ملی‌گرایی در فلات ایران به‌عنوان یک عنصر مهم اجتماعی و سیاسی رخ داد، بازگشت به جشن‌ها و آیین‌های پیش از تسلط اعراب به‌عنوان یک اصل ملی‌گرایی مطرح شد. از چند سال پیش به این سو تعدادی از ملی‌گرایان در افغانستان نیز سعی کردند این آیین‌های قدیمی را مجددا زنده کنند. برگزاری جشن مهرگان و تجلیل از چهارشنبه‌سوری نشانگر این روحیه ملی‌گرایی در کشوری است که تنوع اقوام، باعث ایجاد تنش‌های خونینی در آن شده است. با این ‌حال بعضی مراسم بدون اینکه ربط مستقیمی به نگرش‌های ناسیونالیستی در این منطقه داشته باشند در باورهای مردم باقی مانده‌اند.

جشن نوروز و شب‌یلدا از سالیان دراز در افغانستان گرامی داشته می‌شوند. البته حالا برگزاری و تجلیل از این مناسبت‌ها رنگ سیاسی به خود گرفته است؛ اما از ۴۰ سال قبل به آن‌سو این مراسم به‌صورت طبیعی آن، هم در اجتماع و هم در میان خانواده‌ها برگزار می‌شده است. جشن یلدا همان‌گونه که در ایران تجلیل می‌شود در میان مردم افغانستان نیز برگزار می‌شود؛ البته بیشتر در میان فارسی‌زبانان افغانستان. در این شب وجود هندوانه و انار بر سفره مردم حتمی است. در کنار آن، خانواده‌ها می‌کوشند که این شب را در کنار هم بگذرانند و با قصه گفتن و گپ زدن، شب را صبح کنند.

درگذشته‌ رسم بود که در این شب، بزرگترها برای کوچکترها شاهنامه می‌خواندند. همچنین قصه امیرارسلان رومی که یک داستان تخیلی مربوط به دوره ناصرالدین‌شاه است، توسط یکی از بزرگترهای خانواده خوانده می‌شد.

این روزها شب یلدا تا حدی زیادی به حضور هندوانه و انار بر سفره‌ها خلاصه شده است. حداقل در جغرافیای افغانستان تجلیل قابل‌توجهی از شب یلدا صورت نمی‌گیرد اما به‌صورت پراکنده در بخش‌های از کشور مراسمی برای آن در نظر گرفته می‌شود. به‌طور مثال انجمن ادبی هرات برای امشب برنامه‌ای را تدارک دیده است که قرار است در آن تا پاسی از شب شعرخوانی کنند و موسیقی بنوازند اما مسلم است که چنین برنامه‌های نمی‌تواند عظمت تجلیل از شب یلدا را به سیاق گذشته بازگرداند.