جنایت طالبان و بی‌کفایتی مسئولان

چنانچه جهان مانند دهه نود افغانستان را تنها بگذارد، آینده بجز جنگ داخلی و ویرانی چیز دیگری نخواهد بود

برای هیچ یک از ما مردم شهرنشین چنین تجربه‌ای وجود نداشته است که ببینیم در میان روز به ناگاه یک وانت مزدا در خیابان اصلی توقف کند و در کمال ناباوری شاهد باشیم که یک دستگاه پرتاب خودکار خمپاره، شهر را گلوله باران کند.

کابل امروز صبح شنبه، با این تصویر و بهتر است بگویم با یکی از دلهره‌آورترین روزهای خود در پاییز ۱۳۹۹ مواجه شد. شقایق و مشعل با مادر صبحانه می‌خوردند که موشک دیوار خانه‌ آنها را شکافت و هر دو دختر جوان را به خاک و خون کشید.

راکت‌هایی که ارگ را هدف گرفته بودند، به دلیل قرار نداشتن بر روی سکوی پرتاب ثابت و تکان‌های شدید خودرو مزدا، به سایر نقاط شهر پرتاب شدند.

در محفظه این راکت‌انداز دست‌ساز، ۲۴ موشک تعبیه شده بود که تنها ۲۳ موشک آن پرتاب شدند. تاکنون کشته‌شدن هشت شهروند و زخمی‌شدن ده‌ها نفر تایید شده است.

زندگی مردم افغانستان و به خصوص اهالی کابل، همه روزه در دلهره دائمی از روبرو شدن با بمب‌گذاران انتحاری، موشک‌های سرگردان یا مین‌های مغناطیسی سپری می‌شود.

در شهری که یک خودروی نظامی با حمل دستگاه موشک‌انداز خودکار بتواند در روز روشن امنیت شهروندان و یک شهر را تهدید کند، این مردم با چه برهان و دلیلی می‌توانند به صلح و حتی گفتگو با طالبان درباره صلح امید داشته باشند؟

به زودی طالبان خواهند گفت که این حمله کار آنها نبوده است. شاید برای تحلیلگران خارجی دشوار باشد که بین گروه‌های تروریستی فعال در افغانستان تمایز قائل شوند و باور کنند که داعش و طالبان دو گروه مختلف هستند اما مردم افغانستان حقیقت را می‌دانند.

سرشاخه تمامی گروه‌های تروریستی در أفغانستان، طالبان است. داعشی که امروز از آن نام برده می‌شود همان طالبانی است که برای استتار خود، در صورت لزوم از نام‌های دیگر استفاده می‌کند.

گفت‌وگوهایی که از آن با عنوان گفت‌وگوهای صلح آمریکا و طالبان در قطر نام برده می‌شود و اخیرا مقامات دولت افغانستان نیز در آن شرکت داشتند، نمایشی دیگر از ناکامی برای گفتگو با تروریست‌های جنایتکار بوده است.

یک سوی این گفتگوها، گروه جنایتکاری است که با سرمایه و حمایت دولت‌های خارجی در جنگ با مردمی بی‌دفاع و بی‌پناه خود را در قدرت شریک می‌دانند و سوی دیگر مذاکره‌کنندگانی هستند که از بزرگ‌نمایی این گفت‌وگوها برای خود اعتبار و اشتهار کسب می‌کنند. قطر، میزبان این گفتگوها، با بزرگ‌نمایی نشست‌های دوحه، انزوای منطقه‌ای خود را در پشت موفقیتی کاذب پنهان می‌کند و آن سوی دیگر، زلمی خلیل‌زاد، مذاکره‌کننده ارشد آمریکا -که افغانی‌الاصل است- به اشتهار و رسیدن به قله رفیع قهرمان صلح خوانده شدن، می‌اندیشد.

امروز باید از آقای خلیل‌زاد پرسید که پنج هزار زندانی خطرناک طالب که وی واسطه آزاد شدن آنها بود، اینک کجا هستند و چرا در قبال آزادی آنان، تضمینی برای قطع خشونت‌ها و عملیات تروریستی گرفته نشد؟

سازمان ملل متحد می‌گوید که اکثر طالبان رها شده به جبهه‌های جنگ برگشته‌اند.

تاوان جنایت طالبان، بی کفایتی افراد دخیل در مذاکرات جعلی صلح با طالبان و طالبان مزدور و بی‌مذهب و آیین را، مردم رنج‌کشیده افغانستان می‌پردازند اما تمامی قصور را هم نباید به گردن طالبان تروریست و دولت‌های خارجی حامی آنان و یا خوش‌باوری به مذاکره و صلح گذاشت.

ضعف اطلاعاتی و امنیتی دولت اشرف غنی نیزعامل دیگری برای ادامه ناامنی‌های پی‌د‌رپی در افغانستان و به خصوص کابل بوده است.

افرادی که اینک به امور اطلاعاتی و امنیتی در افغانستان می‌پردازند، تجربه کافی و میدانی را برای مقابله با چنین تهدیداتی ندارند. در حالی که نیروهای دارای تجربه در بخش اطلاعاتی و امنیتی مانند رحمت‌الله نبیل (ریاست پیشین اداره امنیت ملی افغانستان) و یا بسم‌الله محمدی (وزیر دفاع و وزیر کشور پیشین) و دهها نفر دیگری که دارای کارنامه ممتاز در اداره امنیت و اطلاعات هستند، خانه‌نشین شده‌اند، جوانانی کم تجربه در بخش‌های حساس امنیتی و اطلاعاتی شاغل هستند و نتیجه این انتصاب‌ها، وضعیت کنونی است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

ورود مواد منفجره در چنین مقیاسی و ساخت محفظه موشک‌انداز در یک کارگاه و در مقابل چشم مردم، بیش از آنکه نشان‌دهنده قدرت طالبان باشد، ضعف اطلاعاتی و امنیتی نهادهای مرتبط و بی‌باکی تروریست‌ها و اعتماد به‌نفس آنها را نشان می‌دهد.

و اما وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده است که تا نیمه ژانویه ۲۰۲۱ تعداد نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان را به ۲۵۰۰ نفر کاهش خواهد داد. بر اساس توافقی که آمریکا با طالبان در دوحه امضا کرده است، نیروهایی ایالت متحده تا نیمه سال ۲۰۲۱ به طور کامل از این کشور خارج می شوند.

نگاهی به آنچه که امروز در این کشور می گذرد، از تهدیدات امنیتی گرفته، تا فقر و بیکاری و بیماری و فاجعه ای که کرونا بر سر مردم این کشور آورده است، چنانچه جامعه بین الملل بار دیگر مانند دهه ۹۰ پس از خروج نیروهای اتحاد جماهیر شوروی، این کشور را تنها بگذارد و افغانستان را فراموش کند چشم‌انداز آینده این کشور جز جنگ داخلی و ویرانی چیز دیگری را به تصویر نمی کشد.

بیشتر از سردبیری