دانشمندان از سالها پیش کوشیدهاند از مغز انسان انرژی بگیرند، اما طرح «ذهنخوانی» همچنان در محدوده داستانهای علمی-تخیلی باقی مانده است.
اما اینک تیمی تحقیقاتی در سنگاپور با استفاده از دستگاه اسکن و هوش مصنوعی، روشی پایهای برای رمزگشایی از این اسکنهای مغزی و بازتولید تصاویری که افراد در ذهن خود تصور میکنند، ابداع کرده است.
این اختراع میتواند مهارتهای ارتباطی افراد دچار معلولیت را متحول کند و به آنها امکان دهد که پیامهایی را با ذهن خود منتقل کنند. اما افزون بر آن، پرسشهای اخلاقی و حقوقی جدیدی در مورد چگونگی توسعه احتمالی این فناوری ایجاد میکند؛ از جمله اینکه ممکن است از آن در راستای منافع شرکتها یا برای نظارت دولتهای استبدادی بر شهروندان، سوءاستفاده شود.
به گزارش تلگراف، ژیجیاو چن، دانشجوی دوره دکترا در دانشگاه ملی سنگاپور (انیواس) و از پژوهشگران اصلی یک تیم بینالمللی با اعضایی از کشورهای مختلفی همچون چین و ایالات متحده، فناوری «دستیابی به ذهن» این تیم را با یک «چتجیپیتی کوچک برای مغز» مقایسه میکند. به گفته او، این فناوری از مجموعه دادههای یک تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) در مقیاس بزرگ برای یادگیری استفاده میکند و میآموزد که مغز ما چگونه چیزها را تفسیر، و در مورد آنها فکر میکند.
این روش از اسکنهای مغزی شرکتکنندگان رده سنی جوان استفاده میکند که در یک دوره ۱۸ ساعته وارد دستگاه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی میشوند تا به تصاویری از مجموعه دادهای متشکل از ۱۶۰ هزار تصویر نگاه کنند و به مدت ۹ ثانیه به هر یک خیره شوند. این مجموعه تصاویری را، از ساختمانهای روزمره گرفته تا عکس فعالیتهای ورزشی مانند بیسبال، یا حیات وحش، از جمله زرافهها و قوها، شامل میشود.
سپس سیگنالها با یک مدل هوش مصنوعی به نام «مایند-ویس» مرتبط میشوند تا به آن آموزش دهند که الگوهای مغزی خاصی را با ویژگیهای تصویری خاص، مانند رنگ، شکل، بافت و معنا مرتبط کند.
این دستگاه، در مرحله نهایی، میتواند بر اساس تجزیهوتحلیل فعالیت مغز شرکتکنندگان، محرکهای بصری دیده نشده را از تصاویر جدیدی که در آزمایش دستگاه تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی به شرکتکنندگان نشان داده شده بود، تفکیک کند.
چن میگوید که به بیان دیگر، «مایند-ویس» قادر است تصاویر را از ذهن ما بخواند و بازسازی کند. به گفته او، تصاویر رمزگشاییشده، سازگارند. اگرچه این تصاویر با دقت ۱۰۰ درصدی بازتولید نمیشوند، به طرز چشمگیری هماهنگاند و در قیاس با آزمایشهای پیشین، به مراتب جلوترند.
این روش رمزگشایی، در درک چگونگی پردازش و تفسیر مغز ما از دنیای اطراف نقش مهمی دارد. این نکته به پژوهشگران کمک میکند تا عملکرد پیچیده مغز را در توان ادراکی آن دریابند.
این فناوری زندگی افراد مبتلا به نارساییهای جسمی را متحول خواهد کرد
این فناوری طی چند سال میتواند دریچه تازهای به روی افراد مبتلا به نارساییهای جسمی بگشاید و به آنها امکان دهد که با دستگاه پیشرفتهتری تعامل کنند که میتواند به صورت آنی، فرایندهای شناختی و تصمیمگیری انسان را تقلید کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چن میگوید برای مثال، افرادی که قادر به تایپ کردن نیستند، کافی است که جملهای را تصور کنند، و این ابزار خواهد توانست جملهای را که فرد درباره آن فکر میکند، رمزگشایی کند.
هلن ژو، استادیار در مرکز خواب و علوم شناختی دانشگاه ملی سنگاپور، میگوید که دستیابی به این هدف یک دهه طول خواهد کشید.
به گفته او، برای تجاریسازی این مفهوم، لازم است که از تجهیزات سنگین مانند دستگاههای «افامآرآی»، به دستگاههای حملشدنی مانند پیشانیبند «ایایجی» (الکتروانسفالوگرام) رو آوریم که برای تشخیص فعالیت مغز، از حسگر استفاده میکنند.
هدف، ساخت ماشینی است که قادر به رمزگشایی بیدرنگ باشد، به گونهای که مشتری بتواند آن را به خانه ببرد، به اینترنت وایفای متصل شود، و به راحتی آن را بر اساس نیازهای خود تنظیم کند. به گفته ژو، چنین چیزی در حال حاضر هنوز رویایی است. او در عین حال بر این باور است که برای جلوگیری از سوءاستفاده از چنین پیشرفتهایی در فناوری، ضروری است که موانعی نیز گذاشته شود.
ژو میگوید ما واقعا باید در مورد استفاده از این فناوری بسیار محتاط باشیم و دستورالعملها و ابزارهای خاصی برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به آن داشته باشیم.
در شکل کنونی این دستگاه، به زور نمیتوان ذهن کسی را خواند، زیرا موافقت فرد برای کارکرد آن ضروری است. کافی است که فرد به چیز دیگری فکر کند و در این صورت ماشین دیگر کار نمیکند.
اما در آینده با پیشرفت علم و هوش مصنوعی و با پیچیدهتر شدن دستگاهها، به لحاظ تئوری این خطر وجود دارد که بتوان بدون اجازه افراد، ذهن آنها، یا دستکم بخشی از آن را خواند.
پژوهش این تیم مستقر در سنگاپور، نوامبر گذشته و در مقالهای منتشر شد که بخشی از مجموعه پروژههای تحقیقاتی مغز به شمار میرود؛ از جمله پروژه دانشگاه تگزاس که از «افامآرآی» برای رمزگشایی زبان، از تحلیل فعالیت مغزی افراد استفاده میکند.
رافائل یوست، استاد زیستعصبشناسی در دانشگاه کلمبیا، میگوید که اینگونه پیشرفتهای علمی برای بیماران، و نیز برای محققانی که میکوشند کارکرد مغز را درک کنند، بسیار مهم و حیرتآور است.
هشدار حقوقی درباره سوءاستفاده از این فناوری
یوست در عین حال هشدار میدهد که از این فناوری میتوان برای کاربردهای نظامی یا به منظور پیشبرد اهداف شرورانه برای استخراج اطلاعات از مردم استفاده کرد.
او میگوید، ما از نظر حریم خصوصی روانی، در آستانه یک بحران قرار داریم. به گفته او، انسان با افکار و فرایندهای ذهنی خود تعریف میشود و اگر بتوان به آنها دسترسی یافت، آنجا باید منطقه محافظتشدهای باشد. پروفسور یوست چنان نگران پیامدهای اخلاقی فناوری عصبی پیشرفته شده است که به منظور ترویج «حقوق مغز» به مثابه مورد جدیدی از حقوق بشر، بنیاد «نورورایتز» را تاسیس کرده است.
این بنیاد از اندیشیدن تدابیری به منظور جلوگیری از رمزگشایی فعالیت مغزی افراد بدون رضایت آنها، برای حفاظت از هویت و اراده آزاد افراد، و از حق دسترسی عادلانه به فناوری افزوده ذهنی حمایت میکند.
این بنیاد در حال حاضر با سازمان ملل متحد همکاری میکند تا بررسی کند که با پیشرفت سریع در علوم اعصاب، چگونه میتوان افزایش آگاهی عمومی را با معاهدات حقوق بشری در پارلمانهای کشورها هماهنگ کرد.
در اوت آینده قرار است شورای حقوق بشر در ژنو در مورد اینکه آیا مسائل مربوط به حریم خصوصی ذهنی باید تحت پوشش میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، یعنی از مهمترین معاهدات حقوق بشری، قرار گیرد یا نه، بحث و گفتوگو کند.
پروفسور یوست میگوید دانشمندانی که روی انرژی اتمی کار میکردند، زمانی به سازمان ملل در خصوص ضرورت وضع مقررات و تنظیم یک نظام کنترل بینالمللی مواد هستهای برای جلوگیری از خطر یک جنگ فاجعهبار هشدار دادند، و نتیجه آن، تاسیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود که اینک در وین مستقر است.
یوست میگوید که به همین منوال، میتوان ایجاد یک آژانس بینالمللی نوروتکنولوژی را در سازمان ملل تصور کرد که بر توسعه فناوری عصبی در چارچوب حقوق بشر نظارت کند: «بسیار مهم است که ما-درست مثل دانشمندان هستهای-بدانیم که با این فناوری چه کارهایی میشود انجام داد. ما خودمان آن را ساختهایم. از آن روی جانوران استفاده میکنیم، و میخواهیم از آن برای بیماران استفاده کنیم، و دقیقا به همین دلیل میتوانیم ببینیم چه چیزی قرار است پیش بیاید.»